۱۳۸۹ مرداد ۲۱, پنجشنبه

چرا برخی از شکستن اعتصاب غذای زندانی‌ها ناراضی هستند؟

فکر می کنم همين که پيام اعتصاب کنندگان به مردم رسيد ،آنها به خواسته شان رسيده اند و ما طاقت نداشتيم که بيشتر از اين سلامت شان به خطر بيفتد. اعتصاب دو هفته‌ای و جمعی زندانيان به اندازه کافی بزرگ و تاثير گذار بود. چرا بايد از تمام شدن آن ناراحت باشيم؟ چند روز ديگر قرار بود مادران و همسران شان نگران سلامت و به خطر افتادن زندگی عزيزان شان باشند؟ ممکن بود فاجعه ای برای زندانی‌ها و يا حتی خانواده‌هايشان رخ دهد.
خبرنگاران سبز/ حقوق بشر:

خبرنگاران سبز پیش از این نوشته‌ای در ابراز تردید در باره شکستن اعتصاب غذای زندانیان اوین و برخی انتقادها به موضع رهبران سبز از زبان فاطمه شمس منتشر کرد.(+) این نوشته در اولین ساعات بامداد شب گذشته در فضای مجازی منتشر شد. اکنون و بعد از چند ساعت ژیلابنی یعقوب همسر بهمن امویی یکی از اعتصاب غذا کنندگان در پاسخ به این ابراز تردید و انتقاد از شکسته شدن اعتصاب غذا با ملاحظات انسانی دفاع کرده و آن را از بابت سیاسی نیز موثر دانسته. گفتنی‌ است که ژیلا بنی‌یعقوب خود نیز طعم زندان را چشیده و از روزنامه‌نگاران فعال کشور است. متن کامل نوشته در زیر می‌آید.

شنيدم که برخی از شکستن اعتصاب غذای زندانی ها ناراضی هستند .من نمی خواهم خيلی در اين باره توضيح بدهم .فقط می خواهم بگويم که گاهی به طاقت انسان ها توجه کنيم .گاهی به طاقت خانواده ها هم نگاه کنيم. نه فقط مادر مجيد دری ، مادرعلی پرويز، مادر حميدرضا محمدی و مادر حسين نورانی نژاد و بقيه مادرها و همسرها نزديک دو هفته بود چيزی نمی خوردند که مادر من هم که دامادش اعتصاب کرده بود نمی توانست غذا بخورد.

اميرمهدی کوچولو که هرچه مخفی کاری کرديم فايده ای نداشت و چون باهوش است از حرفهای درگوشی بزرگترها فهميد که دايی بهمن‌اش غذا نمی خورد ،دچار اضطراب شديد شده بود و شب ها خوابش نمی برد و می گفت نمی توانم نفس بکشم و وقتی مادرش می پرسيد چرا؟می گفت می ترسم دايی بهمن از گرسنگی بيفته زمين وبعدش ديگه نتونه هيچ وقت از جاش بلند بشه و راه بره ! و من دلم می خواست بهمن زنگ بزند بگويم اگر درخواست شخصيت ها برايت مهم نيست ،لااقل به خاطر امير کوچولو که نه فقط شب ها توی رختخواب دچار تنگی نفس می شود که در روز چند بار نفسش بندمی آيد ،اعتصابت را بشکن .همين!

ضمنا فکر می کنم همين که پيام اعتصاب کنندگان به مردم رسيد ،آنها به خواسته شان رسيده اند و ما طاقت نداشتيم که بيشتر از اين سلامت شان به خطر بيفتد. اعتصاب دو هفته‌ای و جمعی زندانيان به اندازه کافی بزرگ و تاثير گذار بود. چرا بايد از تمام شدن آن ناراحت باشيم؟ چند روز ديگر قرار بود مادران و همسران شان نگران سلامت و به خطر افتادن زندگی عزيزان شان باشند؟ ممکن بود فاجعه ای برای زندانی‌ها و يا حتی خانواده‌هايشان رخ دهد. اگر شما هم مثل من حال آشفته و نزار مادرها را مقابل دادستانی و زندان اوين زير آفتاب گرم تابستان می‌ديديد، با تمام وجود احساس می کرديد که زندگی اين مادران به خاطر فشارهای روحی وارده، کمتر از سلامت فرزندان‌شان درخطر نيست.

باور کنيد !ما طاقت اشکهای مادران را ،طاقت غذا نخوردن آنها را ،طاقت ذره ذره اب شدن شان را بيشتر از اين نداريم.آنها به اندازه کافی به خاطر زندانی بودن فرزندان شان رنج می کشند ، ديگر بيشتر از اين ،از آنها نخواهيم.

برخی از اعتصاب کنندگان بيماری های حاد داشتند و اين خيلی ما را می ترساند.بازهم بگويم؟
(+)

0 جعبه زیر فرم نظرات برای تبدیل فینگلیش به فارسی است:

ارسال یک نظر

به جای «فینگلیش» نوشتن لطفا متن لاتین خود را در اینجا تبدیل به متن فارسی کنید و سپس آن را در جعبه نظرات قرار دهید و بفرستید. با سپاس.
 
باز طراحی کامل و کلیه‌ی حقوق:خبرنگاران سبز [تبدیل قالب:] Deluxe Templates --- [طراحی اولیه:] Masterplan --- [بهینه و فارسی شده:] مجتبی ستوده