گرچه با كمال تاسف دروغ و تهمت و بداخلاقی و حرمت شكنی و تضییع حقوق فردی و اجتماعی شهروندان از چند سال قبل به این سو سكه رایج برخی جریانات و رسانهها گردیده اما با توجه به جایگاه گوینده بر اساس مطالبی که اظهار می دارد و احیاناً تصریح می کند كه ازمسؤولان سطح بالای نظامی و اطلاعاتی كشور است و اظهارات و اعترافات خطرناك او بسیار هشدار دهنده و در خور پیگرد جدی و فوری بود
خبرنگاران سبز/سياست/ بيانيه:
مجمع روحانیون مبارز در پاسخ به ادعاهای مطرح شده از سوی یک مقام نظامی-امنیتی بیانیه مهمی صادر کرد.
متن کامل این بیانیه بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
لاَّ یحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ وَكَانَ اللَّهُ سَمِیعاً عَلِیماً – نساء / 148
ملت شریف و آزاده ایران
چندی پیش دو لوح فشرده از یك گوینده ابتدا به طور محدود و بعد در سطحی گسترده نشر یافت ؛ آكنده از انواع جرائمی همچون افتراء، نشر اكاذیب، افشای اسناد طبقه بندی، توهین، فتنه انگیزی و بدتر از همه زیر سئوال بردن انقلاب و لطمه جدی به حیثیت رهبری و نهادها و تشكل های ارزشمند جمهوری اسلامی و تخریب بی حد و حصر شخصیتها و چهرههای تابناك انقلاب و نظام.
گرچه با كمال تاسف دروغ و تهمت و بداخلاقی و حرمت شكنی و تضییع حقوق فردی و اجتماعی شهروندان از چند سال قبل به این سو سكه رایج برخی جریانات و رسانهها گردیده اما با توجه به جایگاه گوینده بر اساس مطالبی که اظهار می دارد و احیاناً تصریح می کند كه ازمسؤولان سطح بالای نظامی و اطلاعاتی كشور است و اظهارات و اعترافات خطرناك او بسیار هشدار دهنده و در خور پیگرد جدی و فوری بود مجمع روحانیون مبارز و اعضاء محترم و برجسته آن كه از جمله دهها شخصیت حقیقی و حقوقی مورد اتهام و هتاکی در این دو لوح فشرده بودند. با این تصور و انتظار كه مسئولان عالی قضایی و نهادهای نظامی و امنیتی كشور با این موضوع مهم برخورد خواهند كرد و دامن نظام و نهادهای وابسته به آن را از نا روایی ها كه مورد ادعای گوینده مطالب مذكور است پاك خواهند كرد، از صدور بیانیه و حتی شكایت به مراجع ذیربط خودداری نمود. اما با گذشت چند ماه از این اقدام شوم نه تنها برخوردی صورت نگرفت بلكه جریان مشكوك و تمامیت خواه پشت صحنه اینگونه ماجراها با سوء استفاده از امكانات بیت المال به تكثیر و توزیع بسیار و رایگان این لوح فشرده پرداخت و بطور همزمان در رسانههای مختلف و وابسته به این جریان مرموز و برخی سایت ها و روزنامههای حامی دولت و نیز محافل توجیهی خاص برای گروههای هدف به تكرار مطالب ارائه شده در این سند پرداختهاند، هر چند آنچه در این گفتارها آمده است برای هیچ انسانی كه اندكی از بصیرت و انصاف برخوردار باشد قابل قبول نیست ولی مجمع روحانیون مبارز در انجام وظایف خود بیش از این سكوت را جایز ندانسته برای تنویر افکار عمومی و از چند زاویه به تحلیل محتوای این سند میپردازد اگرچه پرداختن به همه زوایای آن و تبارشناسی عاملان و آمران این اقدام نیاز به وقت و حوصلهای فراتر از یك بیانیه دارد و البته حق خود و اعضاء را برای پیگیری قضایی و شکایت علیه عوامل این فتنه محفوظ می دارد.
الف – از مجموع مطالب و گفتار طولانی در لوح فشرده كه بعضاً بصورت افشاء اخبار پشت صحنه و بعضاً در قالب تحلیل حوادث بیان شده با صراحت و به طور مكرر به این واقعیت تلخ اقرار شده است كه یك جریان نظامی امنیتی كه خارج از حدود وظایف خود دست به اقدامات غیر قانونی از دو سال قبل از انتخابات و نیز پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری زده میدان دار اصلی عرصه انتخابات بوده و با استفاده از تمامی ابزار پیشرفته و امکانات و سرمایه های ملی وارد عمل شده و با شیوههای غیر قانونی، غیر شرعی و غیر انسانی و غیر اخلاقی به مهندسی انتخابات پرداختهاند و با به كارگیری عوامل و ابزار اطلاعاتی به كنترل و خنثی سازی جریانهای رقیب مشغول بودهاند. از یكسو برای منصرف كردن و بیرون راندن رقبای اصولگرا از صحنه كاندیداتوری تلاش كردهاند و از سوی دیگر برای تخریب چهره نامزدهای احتمالی و سپس قطعی اصلاح طلبان و نیز اخلال همه جانبه در كار احزاب و گروه های حامی آنان تلاش كردهاند گوینده با صراحت و افتخار از مداخله مستقیم در تخریب و متلاشی كردن نظام و ساختار ستادهای انتخاباتی كاندیداهای اصلاح طلبان و مشخصاً ستادهای حامی جناب آقای مهندس موسوی سخن گفته است و از ایجاد اختلال در شبكه نمایندگان ناظر آقای مهندس موسوی بر سر صندوقهای رای (كه مطابق قانون انتخابات از حقوق مسلم كاندیداهاست) و متلاشی كردن سیستم ارتباطی میان آنان با كمیته مركزی نمایندگان ناظر قانونی كه با نام كمیته صیانت آراء انجام وظیفه میكرد، به عنوان عملیاتی پیروزمندانه و افتخارآمیز یاد میكند گویی حتی یك بار هم این شخص و جریان استبدادگرای همفكر او قانون انتخابات را نخواندهاند كه در آن تصریح دارد: هرگونه ممانعت و اخلال در انجام وظایف نمایندگان ناظر كاندیداها جرم و برای آن مجازات حبس منظور گردیده است. ایشان برای توجیه اقدامات غیر قانونی باند قدرت طلب و تمامیت خواه پشت صحنه انتخابات با تحلیل هایی كه زائیده ذهن بیمار و وهم آلود او و همراهان او است همه اقدامات قانونی و طبیعی اشخاص و احزاب و تشكل ها و گروه های سیاسی در امر انتخابات را توطئه برای براندازی نظام و برخورد با آنان را در راستای دفاع از نظام و انقلاب معرفی میكند از جمله جلسات عادی و مستمر مجمع روحانیون مبارز و نیز جلسات هم آهنگی گروههای حامی جناب آقای مهندس موسوی و برنامههای كمیته های گوناگون ستادهای انتخابات احزاب و گروهها و فعالیتهای تبلیغی آنان و حتی جلسات عادی و علنی بنیاد باران كه جلساتی غیر انتخاباتی بوده است را اقدام براندازانه و علیه نظام و رهبری قلمداد كرده و برخورد با آنان را وظیفه ای در جهت حفظ نظام و رهبری معرفی مینماید.
آنچه آمد چكیده ای از مطالب بسیار مفصل گوینده است. حال این سئوال پیش میآید كه آیا این اندیشه بیمار و رفتار مبتنی بر آن چه نسبتی با جمهوری اسلامی دارد؟ آیا با میدان داری نظامیان در عرصه انتخابات و دخالت مستقیم آنان برای به كرسی نشاندن یك فرد یا یك جناح و جلوگیری از اقدامات طبیعی و قانونی گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی برای فعالیت انتخاباتی باز هم می توان ادعای مردم سالاری در جمهوری اسلامی كرد و به آن افتخار نمود؟ و آیا با نهادینه شدن این تفكر دیگر جایی برای شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی باقی میماند؟ در حالیكه مهمترین دستاورد انقلاب شكوهمند اسلامی كه به بهاء خون صدها هزار شهید و مجاهدت بی نظیر حضرت امام خمینی (س) و یاران فداكار ایشان و مردم وفادار ایران به دست آمده است، آزادی از یوغ استبداد و خودكامگی و به كرسی نشاندن رای مردم به جای اراده خود کامگان است. در نگاه امام خمینی جمهوریت و اسلامیت رابطه وثیق و تفكیك ناپذیر دارد و هر اقدامی كه به نادیده گرفتن رای آزاد مردم منجر شود در حقیقت اقدام علیه اسلامیت نظام و گامی در جهت به حاشیه راندن دین از عرصه سیاسی و اجتماعی است از نگاه امام و رهبری زمانی نظام ما اسلامی خواهد بود كه بر اراده و انتخاب آزادانه و آگاهانه مردم استوار باشد. حال باید پرسید آیا ثمره عملی اقدامات این گروه خطرناك كه تلاش دارد تا به هر قیمت یك بخش عمده خدمتگزار به انقلاب و نظام را از صحنه حذف كند و جریانهای سابقه دار و محترم دیگر را منفعل و در برابر توهمات، اغراض و زیاده خواهی های خود تسلیم كند و یا از كار بیندازد و در همه عرصه های اقتصادی، سیاسی، اطلاعاتی، مدیریتی و نظامی فعال مایشاء گردد چیزی جز نابودی جمهوری اسلامی و بازگشت به استبداد سیاه است؟ ممكن است این سخن بدبینانه و یا غیر قابل تحقق به نظر آید اما مگر در تاریخ گذشته ایران به خصوص در جریان مشروطیت و نیز در برخی كشورهای انقلاب كرده دیگر یك روزه استبداد به میدان آمد؟ مگر خانه نشین شدن علماء و روحانیت و از صحنه بیرون راندن دین و شریعت یك روزه اتفاق افتاد ؟ به خصوص این روزها كه تمایل به قانون گریزی و نادیده گرفتن مصوبات مجلس و حتی نادیده گرفتن سند چشم انداز و سیاستهای كلی نظام امری رایج و رو به گسترش است و تمركزگرایی و شخص محوری سایه سنگین و مخرب خود را بر مدیریت داخلی و خارجی كشور تحمیل كرده و میكند بیش از پیش باید نسبت به خطر بازگشت استبداد حساس بود گویا عدهای به فكر باز گرداندن وضع پیشین هستند، البته آنان باید بدانند كه با بیداری مردم و به بركت انقلاب اسلامی دیگر این رؤیای شوم تعبیر نخواهد شد، ضمن آن كه لباس دیکتاتورهای پیشین و پوتین های آنان از قد و اندازه اینان گشادتر است.
ما هرگونه ایجاد محدودیت و ممنوعیت در امر انتخابات برای مردم ، احزاب و گروهها ، كاندیداها و مداخله جریانات غیر قانونی در این امر حیاتی را به مثابه تلاش برای مرگ آزادی و جمهوری اسلامی قلمداد كرده و برخورد قاطع و قانونی با آن را چاره كار میدانیم.
ب – طبق مطالب ارائه شده دراین سند همه دست اندركاران انقلاب و نظام از آغاز تاكنون از حضرت امام گرفته تا شخصیتهای برجسته و ممتاز كه دهها سال مورد اعتماد مردم و تكیه گاه متین و محكم آنان در شداید و دشواری های بزرگ بودهاند، یا انسانهایی هستند ساده لوح و بیبصیرت كه به سادگی فریب نیروهای نفوذی و مامور بیگانه و دشمن را خوردهاند و یا خود از عوامل مستقیم دشمن و جاسوس و برانداز هستند كه سالیان دراز در مسئولیتهای مهم و حساس قرار گرفتهاند و حال جریانی با بصیرت و هوشمندتر از امام و دلسوزتر از همه یاران انقلاب (البته فاقد هویت و شناسنامه روشن سیاسی) توانسته این خطر عظیم را شناسایی و از انقلاب دفع كند!
ایشان بی پروا و به دروغ ادعا می کند که همه فعالیت های قانونی و آشکار انجام شده برای به زیر کشیدن رهبری و براندازی نظام است!! و آنچه بعنوان سند ارائه می شود یا مطالبی است مغشوش و دروغ که توسط شنود و نفوذ در زوایای زندگی افراد و جریان های سیاسی- اجتماعی ساخته اند و یا مستند به اقرارها و اعتراف هایی است که یا اصلاً وجود ندارد و یا تحت شرایط خاص از افراد دستگیر شده اخذ شده است. در این مورد آنچه مهم است اقرار به عملی خلاف شرع و قانون بخصوص بر خلاف فرمان 8 ماده ای امام است که جدی ترین مخاطب آن نیز نیروهای قضایی، امنیتی و نظامی هستند و مرتکب این عمل مستحق تعقیب و کیفر می باشد.
چنین ادعاهای واهی و بسیاری ادعاهای دیگر که بی هیچ سند معتبری ابراز می شود انسان را به یاد نحوه عملیات روانی و تبلیغی نازیست ها و فاشیست ها و نظام تمامیت خواه استالین می اندازد که دروغ را باید هر چه بزرگتر گفت و چنان محکم بیان کرد که شنونده مجال و جرأت مخالفت با آن را نداشته باشد. اما خوشبختانه برغم قسم های غلاظ و شداد گوینده برای اثبات این ادعا دم خروس بی بنیادی مطالب از جیب او بیرون زده است.
ایشان بسیاری از این ادعا های موهم را مستند به اعترافاتی می کند که اولاً معلوم نیست تا چه حد وجود دارد ثانیاً آنچه هست به قول صریح اعتراف کننده این مطالب تحت فشار و برای فرار از تهدید به مجازات اعدام و گریز از اجابت دعوت بازجویان به اعترافات خطرناک دیگر از جمله جاسوس بودن و وابسته به اسرائیل بودن بعضی از شخصیت ها ابراز شده و فاقد اعتبار است، دست کم به تصریح رهبری اعترافات ایچنینی در مورد دیگران به هیچ وجه مسموع نیست.
گرچه در سرتاسر این سند همانند بسیاری از بولتن ها و سایت ها و روزنامههای وابسته و همفكر این جریان خطرناك ، شخصیتهای بزرگ و خدمتگذاران راستین انقلاب و نظام و مبارزان شكنجه دیده قبل از انقلاب و رزمندگان و ایثارگران بعد از پیروزی انقلاب و عده ای از علماء ، روحانیون ، اساتید برجسته دانشگاه ها ، دانشجویان عزیز ، فعالان سیاسی ، مدیران و دبیران ارزشمند احزاب و گروههای قانونی و فعال نظام از جمله حضرات آقایان هاشمی رفسنجانی، خاتمی، حاج سیدحسن خمینی، میرحسین موسوی، موسوی خوئینی، محتشمی پور و ... مورد انواع هتاكی ها، تهمت ها و ظلم های بزرگ قرار گرفتهاند اما ذكر برخی از مطالب سخیف و اتهاماتی كه وارد شده و دفاع هر چند ناقص و مختصر از بعض این بزرگان وظیفه ای وجدانی و انقلابی است كه در پیشگاه خداوند و ملت بزرگ و تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامی ایران به آن میپردازیم و از اینكه نمیتوانیم به همه مواردی كه در این لوح فشرده آمده است بپردازیم پوزش می طلبیم.
1- در این گفتار حجت الاسلام والمسلمین آقای سید محمد خاتمی رئیس محترم شورای مركزی مجمع روحانیون مبارز كه از مفاخر روحانیت و شخصیت ممتازی است كه حضرت امام او را فرزند فاضل و متدین و متعهد خویش خواندند و علاوه بر سال ها همراهی با امام و انقلاب و همكاری نزدیک با مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی (ره) و نیز تلاش ارزشمند در ترویج اسلام ناب در سمت مسؤولیت و امامت مسجد هامبورگ در آلمان (بجای شهید مظلوم آیت الله دكتر بهشتی)، نمایندگی مجلس شورای اسلامی، وزیر ارشاد اسلامی و مسؤول تبلیغات جبهه و جنگ توانست در قامت رئیس جمهور با فرهنگ و دانشمند و مورد حمایت و اعتماد قاطع ملت ایران یكی از پر افتخارترین دوره های ریاست جمهوری اسلامی ایران را رقم بزند و از ایران و ایرانی به شایستگی و در خور شأن این ملت و انقلاب بزرگشان در عرصه جهانی نمایندگی کند. ایشان متهم به جاسوسی بیگانه و تلاش برای براندازی نظام و رهبری گردیده است. شگفتا از این همه دروغ و هتاكی، آری در این گفتار خاتمی عزیز فردی معرفی میشود كه برای جلب حمایت خارجی از آقای میرحسین موسوی با شخصیت های خارجی ملاقات می كند و میلیونها دلار پول برای ضربه زدن به نظام دریافت میدارد؟!
گوینده غافل است یا تغافل میكند كه خاتمی به بركت اعتماد ملت و نیز هوشیاری و تدبیر در دفاع از انقلاب و منافع ملی دارای وجهه بالای بین المللی و برخوردار از احترام و اعتبار ویژه میان ملتها و روشن اندیشان در سراسر جهان اسلام و غیر اسلام است و بالاتر از آنچه هست وجههای متصور نیست كه درصدد كسب آن باشد و دلیل این اعتبار و وجهه نیز عزتی است كه ملت ما در چهره و قامت رئیس جمهور محبوب و موقر خود در عرصههای بین المللی كسب كرده است و بعد از دوران ریاست جمهوری هم چیزی از این وجهه و اعتبار كم نشده است.
خاتمی در همه دعوت هایی كه برای شركت در مجامع علمی، دینی و سیاسی از او شده است همه جا با استقبالی چشم گیر روبرو بوده كه مایه افتخار ملت و نظام جمهوری اسلامی است و همیشه از اسلام، انقلاب و سربلندی ملت دفاع كرده است. ایشان در سفرهایی كه داشته اند رهبران برجسته جهان با اشتیاق از دیدار با او استقبال كردهاند و این اختصاص به عربستان ندارد كه همین برخورد از سوی رهبران هند، ژاپن، مالزی، آلمان، اتریش، ایتالیا و کشورهای دیگر و شخصیت های برجسته سیاسی، علمی، دینی و جهانی وجود داشته است.
این چه ادعای مسخره ایست كه چنین شخصیتی برای روی کار آمدن به جذب حمایت خارجی بپردازد؟ محبوبیت در میان ملت و پای بندی به اصول و معیارها او و دوستان او را کافی است و به عكس خوب میدانند كه هر چه موجب پدید آمدن ذهنیتی نسبت به نوعی وابستگی و حتی تمایل به بیگانه شود یك عیب و سبب ریزش آراء و كاهش محبوبیت و اعتماد ملی خواهد شد.
و زشت تر و مفتضح تر دروغ و تهمت آشكار دریافت میلیون ها دلار پول از بیگانگان برای لطمه زدن به انقلاب است. اتهامی كه سبب شد ساده لوحان مغرض برخلاف اقتضای تقوای الهی، ادعای دریافت یك میلیارد دلار و وعده دریافت ده ها میلیارد دلار دیگر را بكنند با كمال تاسف تقاضای برخورد قضایی با این دروغ و تهمت آشكار مثل خیلی از شكوه ها و اعتراض ها دیگر مورد توجه قرار نگرفته و سبب تجری دروغ پردازان گردیده است.
ظاهراً این همه اتهام و دروغ نیز حضرات را آرام نکرده لذا یكسره فتوای بی دینی خاتمی را صادر میكنند علیرغم دهها سخنرانی و مطلب در خارج و داخل در تبیین بینش اسلامی و وجهه دینی نظام مردمی و عظمت و اهمیت وحی الهی قرآن كریم از جمله موضع گیری آشكار در برابر پاره ای اظهار نظرهای نادرست و تاكید بر وحیانی بودن ظاهر و باطن قرآن كریم با كمال بی پروایی گفته می شود كه خاتمی اصلاً قرآن را قبول ندارد و با دروغ گویی این ادعای رسوا را تكمیل میكند كه خاتمی افرادی را كه به كشورهای خارجی رفته و علیه نظام تبلیغ می كنند (و البته خاتمی بسیاری از آنها را ندیده و نه میشناسد) توسط ایشان توجیه شدهاند و از زیر قرآنی رد كرده است كه آن را قبول ندارد!!
2- آیت الله هاشمی رفسنجانی
نسبت آیت الله هاشمی رفسنجانی با اسلام و انقلاب و نظام نیاز به توضیح چندانی ندارد و به حق او را شناسنامه انقلاب نامیدهاند. كیست كه مبارزات و رنجهای این عزیز را برای پیروزی انقلاب و در خدمت امام نداند و جایگاه ممتاز ایشان را به خصوص نزد امام پیش و پس از انقلاب بتواند انکار كند؟
چه كسی است كه از اعتماد امام به ایشان و متقابلاً دلبستگی و ارادت ایشان به امام در همه عرصه ها مطلع نباشد بطوریكه درحساس ترین لحظه ها و در دشوارترین ماموریتها از جمله فرماندهی جنگ اولین شخصیت مورد اعتماد و نظر امام هاشمی رفسنجانی بود و چه كسی است که تلاش ایشان را بعد از رحلت آن حضرت برای جلوگیری از تزلزل نظام از یاد ببرد و نقش ممتاز ایشان را در مشخص شدن امر رهبری نادیده بگیرد.
هاشمی رفسنجانی با همه شایستگی های علمی، انقلابی، مدیریتی و هوشمندی كه برای همه سطوح مسئولیت داشتهاند با گذشت به حفظ نظام اندیشیدهاند و از جمله در تائید رهبری پیشتاز بوده اند او كه از سال 42 در سنگر مبارزه علیه رژیم ستم شاهی و دفاع از آزادی ملت تا پای جان خطر زندان و شكنجه و احكام سنگین را تحمل و پس از پیروزی انقلاب درخشان ترین خدمات را در سمت ریاست مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری، جانشینی فرماندهی كل قوا در دوران دشوار جنگ تحمیلی در كارنامه خود دارد و امروز نیز ریاست دو نهاد بسیار مهم و تاثیرگذار نظام یعنی مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام را عهده دار است. از سوی جریانی مرموز و کسانی كه نمی دانیم كیستند و عمر مفیدشان كوتاه تر از عمر مبارزاتی و زندانی و شكنجه شدن هاشمی رفسنجانی است متهم به بدترین اتهامات میشود تا سیاستهای نادرست و حتی جنایت های صورت گرفته بعد از انتخابات توجیه شود.
3- در این افسانه پردازیها آیت الله سید محمد موسوی خوئینی نیز انسانی بی دین، ضد انقلاب و وابسته به بیگانه معرفی شده است! هر چند امواج تخریب و اتهام علیه این چهره تابناك انقلاب اسلامی محدود به گفتار فوق نمیشود و به دلایل خاص ازسالها پیش توسط همفكران گوینده مطالب اخیر و قبل از آن در سالهای آغازین انقلاب توسط رسانه های وابسته به سازمان جاسوسی آمریكا او را آماج تبلیغات زهرآگین و اتهامات وقیحانه از جمله یاوه سرائیهایی كه در كتاب شنود اشباح و برخی مجلات و سایتهای وابسته به جریان خشونت گرا بوده اند.
آیت الله سید محمد موسوی خوئینی یكی ازروحانیون دانشمند و از مبارزان برجسته زندان رفته و زجركشیده قبل از انقلاب که حتی در کیفر خواست رژیم گذشته تقاضای اعدام برایشان شده بود و از یاران شناخته شده و مورد اعتماد حضرت امام و از دوستان و همكاران نزدیك مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی قبل و بعد از انقلاب بوده اند. تعهد، هوشمندی، علم و مدیریت بالای ایشان به گونه ای بود كه حضرت امام مسئولیت سنگین سرپرستی و اداره حجاج ایرانی را در سالهای پر التهاب ودشوار آغازین انقلاب به او سپرد و متن احكام حضرت امام در این زمینه خود گویای شناخت عمیق و اعتماد بالای آن حضرت به ایشان است. انتخاب آیت الله خوئینی از سوی حضرت امام به سمت دادستانی كل كشور (كه مطابق قانون اساسی قبل از بازنگری میبایست از میان مجتهدان و توسط مقام رهبری انتخاب شود) و نیز انتخاب ایشان برای بررسی صلاحیت داوطلبان اولین دوره ریاست جمهوری و همچنین رهبری و نظارت بر كار دانشجویان به ویژه در جریان انقلاب بزرگ تسخیر لانه جاسوسی آمریكا از سوی حضرت امام و نقش سازنده و تعیین كننده ای که در سامان بخشیدن به آن واقعه و جلوگیری از سوء استفاده گروهك ها و جریانات انحرافی و یا افراطی ایفا نمودند و نیز نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و تلاش ارزشمند در مجمع روحانیون مبارز از جمله اقدامات و خدمات ماندگار این چهره درخشان و مظلوم انقلاب اسلامی است. با این همه دركمال تعجب و تاسف میبینیم بیشترین حجم حملات از سوی رسانه های حامی دولت و جریانات خشونت طلب به این چهره شاخص صورت میگیرد و اگر تحلیلها و مقالاتی كه در برخی رسانه ها و مجلات وابسته به سازمان جاسوسی آمریكا و بعضی گروهكهای وابسته به شرق و غرب سالهای اول انقلاب در مورد ایشان را در كنار اتهامات وارده از سوی گوینده لوح و همفكران او قرار دهیم بهتر و بیشتر به راز و رمز این همه هجمه تخریبی پی میبریم، آیا این همه برای انتقام گیری ازكسی نیست كه درتسخیر لانه جاسوسی (كه به تعبیر حضرت امام انقلابی بزرگتر از انقلاب اول بود) نقش بی بدیلی را ایفا كرده است؟!
نكته در خور توجه این است كه گوینده در تخریب این چهره دینی سیاسی معتبر تا آنجا پیش میرود كه از اهانت به حضرت امام نیز ابایی ندارد و امام را فریب خورده آقای موسوی خوئینی در جریان تصرف لانه جاسوسی میداند و گستاخانه ادعا میكند كه آقای موسوی به دستور آمریكاییها و با طرح و نقشه آنان اقدام به تصرف سفارتخانه آمریكا كردند و امام علی رغم این كه این عمل را انقلاب دوم خواندند فریب خورده آقای موسوی و آمریكا بوده اند!!! (خدایا به تو پناه میبریم از این همه انحراف و سقوط) و نیز به دروغ ادعا می كند كه آقای موسوی دستور جعل سند علیه مرحوم آیت الله شهید بهشتی را دادهاند! آیا جا ندارد كه مدعی العموم گوینده این سخنان را به خاطر اهانت به امام و تبلیغ علیه نظام و تخریب یکی از مهمترین حوادث درخشان انقلاب مورد پیگرد قرار دهد؟
4- با كمال تاسف و تعجب گوینده نظیر همین تهمتها را متوجه دیگر شخصیت ها ازجمله حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سید حسن خمینی میكند و وی را دشمن رهبری و كسی كه می خواهد منصب رهبری را از ایشان بستاند معرفی میكند!
حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سیدحسن آقا نواده شایسته حضرت امام و چراغ پر فروغ بیت رفیع آن حضرت است كه استحقاق و زمینه تصدی مسئولیت های بزرگ را از طرف ملت دارد و همواره درخواست ها و حتی اصرار بخش های ممتاز روحانی و غیر روحانی جامعه را برای حضور در صحنه و قرار گرفتن در معرض رای مردم و پذیرش سمت و مسئولیت رسمی كه در پرتو محبوبیت و مقبولیتشان كاملا در دسترس است رد کرده اند و پرداختن به کارهای علمی و تحقیقی و درس و بحث و هدایت دفتر حضرت امام و نظارت و مراقبت بر تنظیم و نشر آثار ایشان و جلوگیری از تحریف و دستبرد دروغ پردازانه را بر هر کار دیگر ترجیح داده اند و به یاری حق امروز از مجتهدان و محققان شایسته و از اساتید برجسته و مقبول حوزه علمیه در منقول و معقول هستند. اینك با كمال بی تقوایی و تهمت آشکار به رقابت با رهبری متهم می شوند در حالی که ایشان همواره نسبت خود را با رهبر نسبت فرزند به پدر دانسته و متقابلاً مورد احترام و اعتماد ایشان بوده اند.
5- جناب آقای مهندس میرحسین موسوی از چهره های انقلابی و با سابقه درخشان و از بنیانگذاران حزب جمهوری اسلامی در آغاز انقلاب و از همراهان شهید مظلوم آیت الله دكتر بهشتی و آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی رفسنجانی و شهید باهنر، و عضو كابینه شهید رجایی، شخصیتی ممتاز كه در دشوارترین و حساسترین مقطع تاریخ انقلاب بار سنگین اداره كشور در قوه مجریه را در سمت نخست وزیری به عهده گرفتند و با ارائه مدیریتی قوی و تلاش سخت و مداوم كشور را از بحرانهای ناشی از هزینه های سرسام آور جنگ و مشكلات ناشی از تحریم و تخریب به خوبی عبور دادند آن هم در شرایطی كه درآمد ارزی كشور بعضاً كمتر از 8 میلیارد دلار در سال بود. صداقت و پاكی و ساده زیستی واقعی و رسیدگی بی ادعا به محرومان و مستضعفان و پشتیبانی همه جانبه از جبهه ها و رزمندگان و دیگر اقدامات ارزشمند او موجب حمایت قاطع و مستمر حضرت امام خمینی از ایشان تا آخرین روزهای حیات پر بركتشان گردید و پس از آن نیز بی ادعا در خدمت علم و هنر كشور و در كنار نظام و مردم بودند او كه هرگز به فكر نام و نان نبود و براساس احساس تكلیف دینی و ملی در شرایط حساس انتخابات دهم پا به صحنه انتخابات گذاشت و از سوی نهادهای رسمی نظام برای كاندیداتوری ریاست جمهوری مورد تائید قرار گرفت و موفق به کسب آرای زیادی از مردم فهیم و قدر شناس میهن اسلامی گردید. بی مهابا از سوی گوینده لوح به بی دینی و گرایش به ماركسیسم متهم میشود، گوینده چنین وانمود میكند كه آقای موسوی با توطئهای از قبل طراحی شده و برای اجرای برنامه های ضد دینی و ضد انقلابی به صحنه آمده است.
6- حجت الاسلام و السملین آقای محشتمی پور كه از دوران جوانی در نجف اشرف در خدمت حضرت امام و از یاران و همراهان آن حضرت در پاریس بوده و از آغاز پیروزی انقلاب در سنگرهای مختلف خدمت به اسلام و نظام و مردم از هیچ كوششی دریغ نوزیده است و تنها كسی است از مسئولان نظام كه در راه دفاع از آرمان فلسطین مستقیما توسط ایادی صهیونیزم و رژیم اشغالگر قدس مورد سوء قصد قرار گرفت و تا یك قدمی شهادت پیش رفت و دو دست و شنوایی یك گوشش را در انفجار بمب در سفارت ایران در سوریه از دست داد، و هم او كه نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و سمت وزارت كشور دركابینه جناب آقای مهندس موسوی را عهده دار و مورد تائید قاطع حضرت امام قرار داشته اند به گونه ای که حضرت امام كتبا از دیانت و هوش سیاسی او تجلیل فرمودهاند نیزاز سوی گوینده به تازیانه تهمت و تخریب نواخته شده است. اقدام فروتنانه و مخلصانه ایشان و همكارانشان در سازماندهی نمایندگان قانونی آقای مهندس موسوی بر سر صندوهای رای در كمیته صیانت آراء را به عنوان توطئهای علیه انتخابات و عاملی برای القاء تقلب قلمداد كرده است.
7- گرچه در این سند از جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای كروبی ذكری به میان نیامده اما وعده افشاگری در آینده از یكسو و اقدامات ظالمانه و تهاجم وسیع علیه ایشان از سوی همفكران تریبون دار گوینده عملا این یار دیرین امام و انقلاب را نیز در زمره مجموعه كسانی قراردادهاند كه آماج بیشترین اتهامات ناروا و جفاهای بزرگ بوده و هستند، كروبی نیز همانند بزرگان یاد شده نیازمند به معرفی نیست سوابق درخشان مبارزاتی او علیه استبداد شاهنشاهی و تحمل زندان و شكنجه در راه آزادی ملت ایران و همراهی او با حضرت امام از آغاز نهضت تا آخرین روزهای حیات طیبه امام و واگذاری مسئولیتهای سترگ و مهم همچون سرپرستی حجاج ایرانی و اداره بنیاد شهید انقلاب اسلامی و خدمت به عزیز ترین قشرجامعه یعنی خاندان شهیدان از سوی حضرت امام نشان از اعتماد بالای آن حضرت به ایشان دارد و نمایندگی مردم در مجلس و ریاست قوه مقننه و همراهی صادقانه با نظام و رهبری از جمله خدمات ارزشمندی است كه در كارنامه این روحانی برجسته و انقلاب ثبت است.
8- دهها نفر از شخصیتهای بزرگ انقلاب و خدمتگزار و نیز تشكلهایی كه دراین لوح فشرده از آنان نام برده شده و حتی شخصیتهایی از جریان اصولگرا همچون جناب آقای دكتر محسن رضایی فرماندهی محترم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس و جناب آقای دكتر علی لاریجانی رئیس محترم مجلس شورای اسلامی و جناب آقای دکتر قالیباف فرمانده برجسته و فداکار دوران دفاع مقدس و شهردار محترم کنونی تهران هم مورد اهانت و تحقیر قرار گرفتهاند.
حال این سئوال پیش میآید كه نتیجه این همه اتهام و عامل بیگانه و وابسته به اجانب خواندن خیل عظیم یاران امام و انقلاب چیست و به نفع کیست؟ آیا این نتیجه وحشتناك خواسته یا ناخواسته به دست نمیآید كه انقلاب و امام وابسته به اجانب بودهاند؟ و یا عملاً بازیچه بیگانه قرار گرفتهاند؟ اینان با ادعای واهی و گستاخانه هدف قرار گرفتن ولایت فقیه و ولی فقیه از سوی یاران امام و انقلاب بخصوص آیه الله هاشمی رفسنجانی وبا رویا رو قرار دادن دلسوزان نظام با رهبری از یك طرف رهبری را تنها و محروم از یاران و مستشاران صادق و شایسته میخواهند و از سوی دیگر زمینه حذف و برخورد با خدمتگزاران امتحان داده انقلاب و كشور به اتهام ضدیت با رهبری را فراهم میآورند این دقیقاً همان كودتای نرم و براندازی تدریجی است كه در پوشش دفاع از انقلاب و نظام و رهبری انجام می شود و حركتی برخلاف سیاست مكرر اعلام شده در خصوص جذب حداكثری و دفع حداقلی است.
ج - وصیت نامه سیاسی - الهی حضرت امام خمینی (س) كه حاصل آخرین نظرها و تجربیات گرانسنگ آن حضرت در زمینه اداره كشور و امور انقلاب اسلامی و نظام است به حق می تواند و باید سند و منشور ماندگاری و پویایی كشور و نظام باشد و مطمناً توجه و عمل به مجموعه رهنمودها و ارشادات آن همانند هدایتها و رهبریهای نجات بخش و راهگشای زمان حیات آن حضرت برای مسئولان و مردم چراغ راه و شاخص بهروزی و ضامن پیشرفت و سعادت همه جانبه ملت و کشور گردد و به همین سبب در سخنرانی 14 خرداد امسال رهبری درمراسم بزرگداشت امام بر این نكته تاكید مضاعف شد كه این وصیت نامه شاخص حركت نظام در همه زمینه ها است.
یكی از برجسته ترین و هشدار دهنده ترین بخش از وصیت نامه حضرت امام مربوط به منع مداخله نیروهای مسلح در احزاب و گروهها است كه به خاطر اهمیت و صراحت و گویایی مطلب عیناً آنرا میآوریم:
«وصیت اكید من به قوای مسلح آن است كه همان طور كه از مقررات نظام عدم دخول نظامیها در احزاب و گروهها و جبهه ها است به آن عمل نمایند و قوای مسلح مطلقاً چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. دراین صورت میتوانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلاف درون گروهی مصون باشند و بر فرماندهان لازم است كه افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند و چون انقلاب از همه ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی وظیفه شرعی و میهنی آنان است كه اگر قوای مسلح چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و كشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند كه بیاشكال به تباهی كشیده میشوند و یا در بازیهای سیاسی وارد شوند از قدم اول با آن مخالفت كنند و بر رهبر و شورای رهبری است كه با قاطعیت از این امر جلوگیری نمایند تا كشور از آسیب در امان باشد».
با وجود این پیام كه جای هیچگونه توجیه و تفسیری را باقی نمیگذارد گوینده که ظاهراً وابسته به یک جریان نظامی و امنیتی است از عملیات گسترده بخشی از نیروهای نظامی و امنیتی كشور که به نفع جریانی خاص و جبهه ای معلوم و شخصی معین وارد صحنه شده و با انواع شیوهها علیه سایر جبهه ها و جریانات و كاندیداها تلاش كرده اند تا جلو رای آوردن احتمالی آنانرا بگیرند پرده برداشته است.
اگر این اقدامات و سایر اقدامات تبلیغی، عملیاتی، اطلاعاتی و ...برای رای آوردن یك گروه و یك فرد و حاكم شدن یك جبهه خاص در مخالفت آشکار با وصیت نامه حضرت امام نیست پس چه چیزی مصداق آن می تواند باشد؟ مگر احزاب و گروهها و جبهه ها جز برای به قدرت رسیدن و رای آوردن برای خدمت تلاش میكنند؟ آیا مخاطبین حضرت امام در بخش مذكور از وصیت نامه به وظیفه خود عمل كردهاند؟ آیا نشانه های دو دستگی و تباهی و ضعف نیروهای نظامی از رهگذر مداخلات خلاف شرع و خلاف قانون چند سال گذشته در باند بازی های سیاسی آشكار نشده است؟ آیا برخی برادران و خواهران پاسدار و بسیجی که خود را فرزندان معنوی امام می دانند احساس نمی کنند که با رفتار خود عاق پدر گردیده اند؟
انكار مداخله در دسته بندیهای جناحی و سیاسی و یا توجیه ناصحیح و ناموجه برخی اقدامات از سوی بعضی از فرماندهان و یا مسئولانی كه به حكم حضرت امام موظف به جلوگیری از این انحراف بزرگ هستند مصداق عذر بدتر از گناه است و مطمئناً بار مسئولیت سنگین الهی و میهنی خود را با اینگونه توجیهات سنگین تر میكنند. از جمله این توجیهات: اظهارات گوینده لوح و نیز همفكران او در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم است كه ابتدا با تهمت زدن به بعضی از چهره های اصلاح طلب مبنی بر این که شکست آقای احمدی نژاد را شکست رهبری و پیروزی او را پیروزی رهبری قلمداد و ترویج کرده اند، سپس با این ترفند سخیف به گمان خود مجوزی برای ورود خود و همفکرانش در نیروهای نظامی _ امنیتی به عرصه انتخابات و دخالت در آن و جلوگیری از شکست آقای احمدی نژاد را به دست آورده اند و آنان همچنین در برخی از جلسات توجیهی قبل از انتخابات برای نیروهای موثر خود چنین عنوان كرده اند كه رای و نظر رهبری به فرد خاصی است و اگر ایشان انتخاب نشوند ولایت فقیه و در نتیجه نظام تضعیف شده است و طبعاً سپاه و بسیج موظف به دفاع از ولایت و نظام هستند!!
د – از منظر حقوقی گرچه رسیدگی به آنچه که گوینده لوح و همدستان و همراهانش گفته و کرده اند در صلاحیت دادگاه صالح است اما از دید کارشناسی، حقوقی و قضایی در خوش بینانه ترین نگاه، محتوای لوح مذکور دست كم مشتمل است بر 17 مورد افترا (ماده 697 قانون مجازات اسلامی)، 14 مورد نشر اكاذیب (ماده 698 قانون مجازات اسلامی)، 5 مورد افشای اسناد طبقه بندی شده (مواد 13 و 14 قانون مجازات نیروهای مسلح)، یك مورد نقص حقوق مقرر در قانون اساسی (ماده 570 قانون مجازات اسلامی)، 3 مورد توهین (ماده 608 قانون مجازات اسلامی)، یك مورد ماده 24 قانون انتخابات ریاست جمهوری و ... كه جمعاً مشتمل بر 41 مورد است و نگاهی عادی به متن گفته ها این نتیجه حاصل میشود كه این مطلب، مطلبی است آكنده از اظهارات بی اساس كه بر پایه مجموعه ای از گفتارهای غیر اخلاقی و غیر قانونی شكل گرفته و گوینده صرفاً اكاذیب و افتراها و نسبتهای ناروا و انواع گفته های مجرمانه را علیه اشخاص یا جریانهای خاص به كار گرفته است. بنابراین گوینده به سادگی در معرض اتهام ارتكاب جرایم مذكور قرار میگیرد. از میان جرایم مورد بحث، تعقیب جرایم موضوع مواد 697، 698 و 608 مستلزم شكایت شاكی خصوصی است. ( گرچه در ده ها پرونده مهم در سالهای اخیر، دستگاه قضایی كشور، شخصیتهای فرهنگی و سیاسی و مطبوعاتی كشور را بدون شكایت شاكی خصوصی به اتهام نشر اكاذیب تحت تعقیب قرار داده است.) اما تعقیب به اتهام ارتكاب مواد دیگر كه در بالا گفته شد، مستلزم شكایت شاكی خصوصی نیست و دادستان نظامی تهران مكلف به تعقیب است.
محتوای لوح های فشرده به طور خلاصه نشان دهنده این است كه:
جریانی نظامی- اطلاعاتی خارج از حدود وظایف خود اقداماتی غیر قانونی پیش و پس از انتخابات انجام داده است تا یك جریان سیاسی را از صحنه كشور خارج كرده و با بر هم زدن امنیت داخلی و سوء استفاده از قدرت كل نظام را در اختیار خود بگیرد.
مجموعه این اقدامات از مصادیق بارز مواد قانونی ذیل است:
ماده 610- تبانی برای اقدام علیه امنیت كشور
ماده 611- تبانی برای اقدام علیه اعراض یا نفوس یا اموال مردم
ماده 570- محروم كردن اشخاص از حقوق مقرر در قانون اساسی
ماده 575- بازداشت غیر قانونی
ماده 577- اذیت و آزار بدنی برای اخذ اقرار
ماده 580- ورود غیر قانونی به منزل اشخاص
ماده 498- تشكیل جمعیت برای بر هم زدن امنیت كشور
ماده 501- افشای اسرار راجع به سیاست داخلی
گوینده مطالب مورد بحث، از حضور و مشاركت خود در تمام اقدامات مذكور سخن گفته است. از نظر حقوقی این بیانات جنبه «اقرار» داشته و لذا با توجه به نظامی بودن وی دادستان نظامی مكلف به صدور دستور تعقیب و رسیدگی است. در این صورت هم شكایات شاكی خصوصی و هم جرایم عمومی وی باید مورد بررسی قرار گیرد.
این از منظر حقوقی صرف به اظهارات فرد یاد شده است اما همانگونه كه در بندهای پیشین گفتیم واقعیت آنست كه ما فقط با دروغگویان بداخلاق مواجه نیستیم بلكه با دروغگویانی مواجهیم كه خود را نماینده كل نظام و در دست دارنده ابتكار عمل در همه عرصه های سیاسی، اقتصادی، اطلاعاتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی میدانند.
وقتی با كمال تاسف بازجویی ها نیز در جهت همین توهمات و مطالب ناروا و برای گرفتن اقرار از متهمان است، وقتی كیفرخواست ها كم و بیش براساس همین دیدگاهها تنظیم شده است ، وقتی بسیاری از احكام دادگاههایی كه بدون پیروی از ضوابط آئین دادرسی و رعایت قانون اساسی صادر شده است و متضمن ظلم آشكار در حق بسیاری از متهمان متعهد و انقلابی است و از شیوه های آشكار شده در این گفتارها پیروی می كند و تحت تاثیر این جو ساختگی است، وقتی دستگاههایی كه وظیفه تدوین و ترویج معیارهای عقیدتی و سیاسی رادر نهادهای مهم نظام و نیز آموزش نیروهای جوان و افزایش بصیرت آنها را دارند به القاء همین مطالب می پردازند و ذهنها را از دروغ و نفرت پرمیكنند. وقتی بولتنها همین اراجیف و دروغ ها را می پراكنند آیا به این نتیجه نمی رسیم که داستان از دروغپردازی و یاوه سرایی فردی یا محفلی فراتر است؟ سخن نه تنها از ظلم به افراد و شخصیت های هر چند بزرگ که ظلم و جنایت به نظامی است که برای آن سنگین ترین هزینه های تارخ ایران پرداخته شده است.
اینك مجمع روحانیون مبارز به عنوان تشكلی روحانی و انقلابی كه از ابتكارات و یادگارهای امام راحل است و در طول حیات سیاسی خود و در مقاطع حساس انقلاب و حوادث مهم كشور به ایفاء وظیفه و نقش پرداخته و با توجه به آنچه كه دراین رنجنامه آمده است مصرانه از مسؤولان امر و در درجه اول از مقام معظم رهبری و مراجع عظام تقلید تقاضا میكند که با این جریان مرموز و بدعتهای خطرناك به نحو شایسته برخورد کنند باشد تا از تكرار فاجعه تاریخ مشروطیت و هدر رفتن خون پاك شهیدان و زحمات طاقت فرسای حضرت امام و مراجع و علماء و روحانیت متعهد و مبارز و دیگر مجاهدان راه آزادی و فضیلت جلوگیری شود. و نیز شایسته است مسؤولان محترم قضایی بدون ملاحظه و مصلحت اندیشی های مقطعی و سیاسی و براساس قوانین موضوعه كشور با متخلفین و متجاسرین به حقوق اساسی افراد و تضعیف كنندگان واقعی نظام برخورد قاطع نمایند و به خصوص زمینه آزادی همه عزیزانی که با چنین اتهامات ناروا در بند گرفتار آمده اند را فراهم آورند و موانع بیان آزاد دیدگاه ها و نظرات و فعالیت قانونی جریانات و احزاب و تشکل ها را مرتفع سازند. و بالاخره دلسوزان خیر خواه انقلاب و ملت و مسؤولان امر انتخابات با آسیب شناسی دقیق به طراحی و تصویب نظام جامع انتخابات كشور كه تضمین كننده انتخاباتی کاملاً آزاد و سالم باشد بپردازند و موجبات جلب هر چه بیشتر اعتماد مردم به سلامت نظام انتخابات و مصونیت آراء آنان از هرگونه دخل و تصرفی را فراهم نمایند. تا از این رهگذر پایه های اقتدار واقعی نظام در سایه اتحاد و همبستگی ملی را بیش از پیش مستحکم سازند.
ان ارید الا الاصلاح ما استطعت و ما توفیقی الا بالله علیه توكلت و الیه انیب
مجمع روحانیون مبارز
1389/6/24
متن کامل این بیانیه بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
لاَّ یحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ وَكَانَ اللَّهُ سَمِیعاً عَلِیماً – نساء / 148
ملت شریف و آزاده ایران
چندی پیش دو لوح فشرده از یك گوینده ابتدا به طور محدود و بعد در سطحی گسترده نشر یافت ؛ آكنده از انواع جرائمی همچون افتراء، نشر اكاذیب، افشای اسناد طبقه بندی، توهین، فتنه انگیزی و بدتر از همه زیر سئوال بردن انقلاب و لطمه جدی به حیثیت رهبری و نهادها و تشكل های ارزشمند جمهوری اسلامی و تخریب بی حد و حصر شخصیتها و چهرههای تابناك انقلاب و نظام.
گرچه با كمال تاسف دروغ و تهمت و بداخلاقی و حرمت شكنی و تضییع حقوق فردی و اجتماعی شهروندان از چند سال قبل به این سو سكه رایج برخی جریانات و رسانهها گردیده اما با توجه به جایگاه گوینده بر اساس مطالبی که اظهار می دارد و احیاناً تصریح می کند كه ازمسؤولان سطح بالای نظامی و اطلاعاتی كشور است و اظهارات و اعترافات خطرناك او بسیار هشدار دهنده و در خور پیگرد جدی و فوری بود مجمع روحانیون مبارز و اعضاء محترم و برجسته آن كه از جمله دهها شخصیت حقیقی و حقوقی مورد اتهام و هتاکی در این دو لوح فشرده بودند. با این تصور و انتظار كه مسئولان عالی قضایی و نهادهای نظامی و امنیتی كشور با این موضوع مهم برخورد خواهند كرد و دامن نظام و نهادهای وابسته به آن را از نا روایی ها كه مورد ادعای گوینده مطالب مذكور است پاك خواهند كرد، از صدور بیانیه و حتی شكایت به مراجع ذیربط خودداری نمود. اما با گذشت چند ماه از این اقدام شوم نه تنها برخوردی صورت نگرفت بلكه جریان مشكوك و تمامیت خواه پشت صحنه اینگونه ماجراها با سوء استفاده از امكانات بیت المال به تكثیر و توزیع بسیار و رایگان این لوح فشرده پرداخت و بطور همزمان در رسانههای مختلف و وابسته به این جریان مرموز و برخی سایت ها و روزنامههای حامی دولت و نیز محافل توجیهی خاص برای گروههای هدف به تكرار مطالب ارائه شده در این سند پرداختهاند، هر چند آنچه در این گفتارها آمده است برای هیچ انسانی كه اندكی از بصیرت و انصاف برخوردار باشد قابل قبول نیست ولی مجمع روحانیون مبارز در انجام وظایف خود بیش از این سكوت را جایز ندانسته برای تنویر افکار عمومی و از چند زاویه به تحلیل محتوای این سند میپردازد اگرچه پرداختن به همه زوایای آن و تبارشناسی عاملان و آمران این اقدام نیاز به وقت و حوصلهای فراتر از یك بیانیه دارد و البته حق خود و اعضاء را برای پیگیری قضایی و شکایت علیه عوامل این فتنه محفوظ می دارد.
الف – از مجموع مطالب و گفتار طولانی در لوح فشرده كه بعضاً بصورت افشاء اخبار پشت صحنه و بعضاً در قالب تحلیل حوادث بیان شده با صراحت و به طور مكرر به این واقعیت تلخ اقرار شده است كه یك جریان نظامی امنیتی كه خارج از حدود وظایف خود دست به اقدامات غیر قانونی از دو سال قبل از انتخابات و نیز پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری زده میدان دار اصلی عرصه انتخابات بوده و با استفاده از تمامی ابزار پیشرفته و امکانات و سرمایه های ملی وارد عمل شده و با شیوههای غیر قانونی، غیر شرعی و غیر انسانی و غیر اخلاقی به مهندسی انتخابات پرداختهاند و با به كارگیری عوامل و ابزار اطلاعاتی به كنترل و خنثی سازی جریانهای رقیب مشغول بودهاند. از یكسو برای منصرف كردن و بیرون راندن رقبای اصولگرا از صحنه كاندیداتوری تلاش كردهاند و از سوی دیگر برای تخریب چهره نامزدهای احتمالی و سپس قطعی اصلاح طلبان و نیز اخلال همه جانبه در كار احزاب و گروه های حامی آنان تلاش كردهاند گوینده با صراحت و افتخار از مداخله مستقیم در تخریب و متلاشی كردن نظام و ساختار ستادهای انتخاباتی كاندیداهای اصلاح طلبان و مشخصاً ستادهای حامی جناب آقای مهندس موسوی سخن گفته است و از ایجاد اختلال در شبكه نمایندگان ناظر آقای مهندس موسوی بر سر صندوقهای رای (كه مطابق قانون انتخابات از حقوق مسلم كاندیداهاست) و متلاشی كردن سیستم ارتباطی میان آنان با كمیته مركزی نمایندگان ناظر قانونی كه با نام كمیته صیانت آراء انجام وظیفه میكرد، به عنوان عملیاتی پیروزمندانه و افتخارآمیز یاد میكند گویی حتی یك بار هم این شخص و جریان استبدادگرای همفكر او قانون انتخابات را نخواندهاند كه در آن تصریح دارد: هرگونه ممانعت و اخلال در انجام وظایف نمایندگان ناظر كاندیداها جرم و برای آن مجازات حبس منظور گردیده است. ایشان برای توجیه اقدامات غیر قانونی باند قدرت طلب و تمامیت خواه پشت صحنه انتخابات با تحلیل هایی كه زائیده ذهن بیمار و وهم آلود او و همراهان او است همه اقدامات قانونی و طبیعی اشخاص و احزاب و تشكل ها و گروه های سیاسی در امر انتخابات را توطئه برای براندازی نظام و برخورد با آنان را در راستای دفاع از نظام و انقلاب معرفی میكند از جمله جلسات عادی و مستمر مجمع روحانیون مبارز و نیز جلسات هم آهنگی گروههای حامی جناب آقای مهندس موسوی و برنامههای كمیته های گوناگون ستادهای انتخابات احزاب و گروهها و فعالیتهای تبلیغی آنان و حتی جلسات عادی و علنی بنیاد باران كه جلساتی غیر انتخاباتی بوده است را اقدام براندازانه و علیه نظام و رهبری قلمداد كرده و برخورد با آنان را وظیفه ای در جهت حفظ نظام و رهبری معرفی مینماید.
آنچه آمد چكیده ای از مطالب بسیار مفصل گوینده است. حال این سئوال پیش میآید كه آیا این اندیشه بیمار و رفتار مبتنی بر آن چه نسبتی با جمهوری اسلامی دارد؟ آیا با میدان داری نظامیان در عرصه انتخابات و دخالت مستقیم آنان برای به كرسی نشاندن یك فرد یا یك جناح و جلوگیری از اقدامات طبیعی و قانونی گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی برای فعالیت انتخاباتی باز هم می توان ادعای مردم سالاری در جمهوری اسلامی كرد و به آن افتخار نمود؟ و آیا با نهادینه شدن این تفكر دیگر جایی برای شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی باقی میماند؟ در حالیكه مهمترین دستاورد انقلاب شكوهمند اسلامی كه به بهاء خون صدها هزار شهید و مجاهدت بی نظیر حضرت امام خمینی (س) و یاران فداكار ایشان و مردم وفادار ایران به دست آمده است، آزادی از یوغ استبداد و خودكامگی و به كرسی نشاندن رای مردم به جای اراده خود کامگان است. در نگاه امام خمینی جمهوریت و اسلامیت رابطه وثیق و تفكیك ناپذیر دارد و هر اقدامی كه به نادیده گرفتن رای آزاد مردم منجر شود در حقیقت اقدام علیه اسلامیت نظام و گامی در جهت به حاشیه راندن دین از عرصه سیاسی و اجتماعی است از نگاه امام و رهبری زمانی نظام ما اسلامی خواهد بود كه بر اراده و انتخاب آزادانه و آگاهانه مردم استوار باشد. حال باید پرسید آیا ثمره عملی اقدامات این گروه خطرناك كه تلاش دارد تا به هر قیمت یك بخش عمده خدمتگزار به انقلاب و نظام را از صحنه حذف كند و جریانهای سابقه دار و محترم دیگر را منفعل و در برابر توهمات، اغراض و زیاده خواهی های خود تسلیم كند و یا از كار بیندازد و در همه عرصه های اقتصادی، سیاسی، اطلاعاتی، مدیریتی و نظامی فعال مایشاء گردد چیزی جز نابودی جمهوری اسلامی و بازگشت به استبداد سیاه است؟ ممكن است این سخن بدبینانه و یا غیر قابل تحقق به نظر آید اما مگر در تاریخ گذشته ایران به خصوص در جریان مشروطیت و نیز در برخی كشورهای انقلاب كرده دیگر یك روزه استبداد به میدان آمد؟ مگر خانه نشین شدن علماء و روحانیت و از صحنه بیرون راندن دین و شریعت یك روزه اتفاق افتاد ؟ به خصوص این روزها كه تمایل به قانون گریزی و نادیده گرفتن مصوبات مجلس و حتی نادیده گرفتن سند چشم انداز و سیاستهای كلی نظام امری رایج و رو به گسترش است و تمركزگرایی و شخص محوری سایه سنگین و مخرب خود را بر مدیریت داخلی و خارجی كشور تحمیل كرده و میكند بیش از پیش باید نسبت به خطر بازگشت استبداد حساس بود گویا عدهای به فكر باز گرداندن وضع پیشین هستند، البته آنان باید بدانند كه با بیداری مردم و به بركت انقلاب اسلامی دیگر این رؤیای شوم تعبیر نخواهد شد، ضمن آن كه لباس دیکتاتورهای پیشین و پوتین های آنان از قد و اندازه اینان گشادتر است.
ما هرگونه ایجاد محدودیت و ممنوعیت در امر انتخابات برای مردم ، احزاب و گروهها ، كاندیداها و مداخله جریانات غیر قانونی در این امر حیاتی را به مثابه تلاش برای مرگ آزادی و جمهوری اسلامی قلمداد كرده و برخورد قاطع و قانونی با آن را چاره كار میدانیم.
ب – طبق مطالب ارائه شده دراین سند همه دست اندركاران انقلاب و نظام از آغاز تاكنون از حضرت امام گرفته تا شخصیتهای برجسته و ممتاز كه دهها سال مورد اعتماد مردم و تكیه گاه متین و محكم آنان در شداید و دشواری های بزرگ بودهاند، یا انسانهایی هستند ساده لوح و بیبصیرت كه به سادگی فریب نیروهای نفوذی و مامور بیگانه و دشمن را خوردهاند و یا خود از عوامل مستقیم دشمن و جاسوس و برانداز هستند كه سالیان دراز در مسئولیتهای مهم و حساس قرار گرفتهاند و حال جریانی با بصیرت و هوشمندتر از امام و دلسوزتر از همه یاران انقلاب (البته فاقد هویت و شناسنامه روشن سیاسی) توانسته این خطر عظیم را شناسایی و از انقلاب دفع كند!
ایشان بی پروا و به دروغ ادعا می کند که همه فعالیت های قانونی و آشکار انجام شده برای به زیر کشیدن رهبری و براندازی نظام است!! و آنچه بعنوان سند ارائه می شود یا مطالبی است مغشوش و دروغ که توسط شنود و نفوذ در زوایای زندگی افراد و جریان های سیاسی- اجتماعی ساخته اند و یا مستند به اقرارها و اعتراف هایی است که یا اصلاً وجود ندارد و یا تحت شرایط خاص از افراد دستگیر شده اخذ شده است. در این مورد آنچه مهم است اقرار به عملی خلاف شرع و قانون بخصوص بر خلاف فرمان 8 ماده ای امام است که جدی ترین مخاطب آن نیز نیروهای قضایی، امنیتی و نظامی هستند و مرتکب این عمل مستحق تعقیب و کیفر می باشد.
چنین ادعاهای واهی و بسیاری ادعاهای دیگر که بی هیچ سند معتبری ابراز می شود انسان را به یاد نحوه عملیات روانی و تبلیغی نازیست ها و فاشیست ها و نظام تمامیت خواه استالین می اندازد که دروغ را باید هر چه بزرگتر گفت و چنان محکم بیان کرد که شنونده مجال و جرأت مخالفت با آن را نداشته باشد. اما خوشبختانه برغم قسم های غلاظ و شداد گوینده برای اثبات این ادعا دم خروس بی بنیادی مطالب از جیب او بیرون زده است.
ایشان بسیاری از این ادعا های موهم را مستند به اعترافاتی می کند که اولاً معلوم نیست تا چه حد وجود دارد ثانیاً آنچه هست به قول صریح اعتراف کننده این مطالب تحت فشار و برای فرار از تهدید به مجازات اعدام و گریز از اجابت دعوت بازجویان به اعترافات خطرناک دیگر از جمله جاسوس بودن و وابسته به اسرائیل بودن بعضی از شخصیت ها ابراز شده و فاقد اعتبار است، دست کم به تصریح رهبری اعترافات ایچنینی در مورد دیگران به هیچ وجه مسموع نیست.
گرچه در سرتاسر این سند همانند بسیاری از بولتن ها و سایت ها و روزنامههای وابسته و همفكر این جریان خطرناك ، شخصیتهای بزرگ و خدمتگذاران راستین انقلاب و نظام و مبارزان شكنجه دیده قبل از انقلاب و رزمندگان و ایثارگران بعد از پیروزی انقلاب و عده ای از علماء ، روحانیون ، اساتید برجسته دانشگاه ها ، دانشجویان عزیز ، فعالان سیاسی ، مدیران و دبیران ارزشمند احزاب و گروههای قانونی و فعال نظام از جمله حضرات آقایان هاشمی رفسنجانی، خاتمی، حاج سیدحسن خمینی، میرحسین موسوی، موسوی خوئینی، محتشمی پور و ... مورد انواع هتاكی ها، تهمت ها و ظلم های بزرگ قرار گرفتهاند اما ذكر برخی از مطالب سخیف و اتهاماتی كه وارد شده و دفاع هر چند ناقص و مختصر از بعض این بزرگان وظیفه ای وجدانی و انقلابی است كه در پیشگاه خداوند و ملت بزرگ و تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامی ایران به آن میپردازیم و از اینكه نمیتوانیم به همه مواردی كه در این لوح فشرده آمده است بپردازیم پوزش می طلبیم.
1- در این گفتار حجت الاسلام والمسلمین آقای سید محمد خاتمی رئیس محترم شورای مركزی مجمع روحانیون مبارز كه از مفاخر روحانیت و شخصیت ممتازی است كه حضرت امام او را فرزند فاضل و متدین و متعهد خویش خواندند و علاوه بر سال ها همراهی با امام و انقلاب و همكاری نزدیک با مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی (ره) و نیز تلاش ارزشمند در ترویج اسلام ناب در سمت مسؤولیت و امامت مسجد هامبورگ در آلمان (بجای شهید مظلوم آیت الله دكتر بهشتی)، نمایندگی مجلس شورای اسلامی، وزیر ارشاد اسلامی و مسؤول تبلیغات جبهه و جنگ توانست در قامت رئیس جمهور با فرهنگ و دانشمند و مورد حمایت و اعتماد قاطع ملت ایران یكی از پر افتخارترین دوره های ریاست جمهوری اسلامی ایران را رقم بزند و از ایران و ایرانی به شایستگی و در خور شأن این ملت و انقلاب بزرگشان در عرصه جهانی نمایندگی کند. ایشان متهم به جاسوسی بیگانه و تلاش برای براندازی نظام و رهبری گردیده است. شگفتا از این همه دروغ و هتاكی، آری در این گفتار خاتمی عزیز فردی معرفی میشود كه برای جلب حمایت خارجی از آقای میرحسین موسوی با شخصیت های خارجی ملاقات می كند و میلیونها دلار پول برای ضربه زدن به نظام دریافت میدارد؟!
گوینده غافل است یا تغافل میكند كه خاتمی به بركت اعتماد ملت و نیز هوشیاری و تدبیر در دفاع از انقلاب و منافع ملی دارای وجهه بالای بین المللی و برخوردار از احترام و اعتبار ویژه میان ملتها و روشن اندیشان در سراسر جهان اسلام و غیر اسلام است و بالاتر از آنچه هست وجههای متصور نیست كه درصدد كسب آن باشد و دلیل این اعتبار و وجهه نیز عزتی است كه ملت ما در چهره و قامت رئیس جمهور محبوب و موقر خود در عرصههای بین المللی كسب كرده است و بعد از دوران ریاست جمهوری هم چیزی از این وجهه و اعتبار كم نشده است.
خاتمی در همه دعوت هایی كه برای شركت در مجامع علمی، دینی و سیاسی از او شده است همه جا با استقبالی چشم گیر روبرو بوده كه مایه افتخار ملت و نظام جمهوری اسلامی است و همیشه از اسلام، انقلاب و سربلندی ملت دفاع كرده است. ایشان در سفرهایی كه داشته اند رهبران برجسته جهان با اشتیاق از دیدار با او استقبال كردهاند و این اختصاص به عربستان ندارد كه همین برخورد از سوی رهبران هند، ژاپن، مالزی، آلمان، اتریش، ایتالیا و کشورهای دیگر و شخصیت های برجسته سیاسی، علمی، دینی و جهانی وجود داشته است.
این چه ادعای مسخره ایست كه چنین شخصیتی برای روی کار آمدن به جذب حمایت خارجی بپردازد؟ محبوبیت در میان ملت و پای بندی به اصول و معیارها او و دوستان او را کافی است و به عكس خوب میدانند كه هر چه موجب پدید آمدن ذهنیتی نسبت به نوعی وابستگی و حتی تمایل به بیگانه شود یك عیب و سبب ریزش آراء و كاهش محبوبیت و اعتماد ملی خواهد شد.
و زشت تر و مفتضح تر دروغ و تهمت آشكار دریافت میلیون ها دلار پول از بیگانگان برای لطمه زدن به انقلاب است. اتهامی كه سبب شد ساده لوحان مغرض برخلاف اقتضای تقوای الهی، ادعای دریافت یك میلیارد دلار و وعده دریافت ده ها میلیارد دلار دیگر را بكنند با كمال تاسف تقاضای برخورد قضایی با این دروغ و تهمت آشكار مثل خیلی از شكوه ها و اعتراض ها دیگر مورد توجه قرار نگرفته و سبب تجری دروغ پردازان گردیده است.
ظاهراً این همه اتهام و دروغ نیز حضرات را آرام نکرده لذا یكسره فتوای بی دینی خاتمی را صادر میكنند علیرغم دهها سخنرانی و مطلب در خارج و داخل در تبیین بینش اسلامی و وجهه دینی نظام مردمی و عظمت و اهمیت وحی الهی قرآن كریم از جمله موضع گیری آشكار در برابر پاره ای اظهار نظرهای نادرست و تاكید بر وحیانی بودن ظاهر و باطن قرآن كریم با كمال بی پروایی گفته می شود كه خاتمی اصلاً قرآن را قبول ندارد و با دروغ گویی این ادعای رسوا را تكمیل میكند كه خاتمی افرادی را كه به كشورهای خارجی رفته و علیه نظام تبلیغ می كنند (و البته خاتمی بسیاری از آنها را ندیده و نه میشناسد) توسط ایشان توجیه شدهاند و از زیر قرآنی رد كرده است كه آن را قبول ندارد!!
2- آیت الله هاشمی رفسنجانی
نسبت آیت الله هاشمی رفسنجانی با اسلام و انقلاب و نظام نیاز به توضیح چندانی ندارد و به حق او را شناسنامه انقلاب نامیدهاند. كیست كه مبارزات و رنجهای این عزیز را برای پیروزی انقلاب و در خدمت امام نداند و جایگاه ممتاز ایشان را به خصوص نزد امام پیش و پس از انقلاب بتواند انکار كند؟
چه كسی است كه از اعتماد امام به ایشان و متقابلاً دلبستگی و ارادت ایشان به امام در همه عرصه ها مطلع نباشد بطوریكه درحساس ترین لحظه ها و در دشوارترین ماموریتها از جمله فرماندهی جنگ اولین شخصیت مورد اعتماد و نظر امام هاشمی رفسنجانی بود و چه كسی است که تلاش ایشان را بعد از رحلت آن حضرت برای جلوگیری از تزلزل نظام از یاد ببرد و نقش ممتاز ایشان را در مشخص شدن امر رهبری نادیده بگیرد.
هاشمی رفسنجانی با همه شایستگی های علمی، انقلابی، مدیریتی و هوشمندی كه برای همه سطوح مسئولیت داشتهاند با گذشت به حفظ نظام اندیشیدهاند و از جمله در تائید رهبری پیشتاز بوده اند او كه از سال 42 در سنگر مبارزه علیه رژیم ستم شاهی و دفاع از آزادی ملت تا پای جان خطر زندان و شكنجه و احكام سنگین را تحمل و پس از پیروزی انقلاب درخشان ترین خدمات را در سمت ریاست مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری، جانشینی فرماندهی كل قوا در دوران دشوار جنگ تحمیلی در كارنامه خود دارد و امروز نیز ریاست دو نهاد بسیار مهم و تاثیرگذار نظام یعنی مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام را عهده دار است. از سوی جریانی مرموز و کسانی كه نمی دانیم كیستند و عمر مفیدشان كوتاه تر از عمر مبارزاتی و زندانی و شكنجه شدن هاشمی رفسنجانی است متهم به بدترین اتهامات میشود تا سیاستهای نادرست و حتی جنایت های صورت گرفته بعد از انتخابات توجیه شود.
3- در این افسانه پردازیها آیت الله سید محمد موسوی خوئینی نیز انسانی بی دین، ضد انقلاب و وابسته به بیگانه معرفی شده است! هر چند امواج تخریب و اتهام علیه این چهره تابناك انقلاب اسلامی محدود به گفتار فوق نمیشود و به دلایل خاص ازسالها پیش توسط همفكران گوینده مطالب اخیر و قبل از آن در سالهای آغازین انقلاب توسط رسانه های وابسته به سازمان جاسوسی آمریكا او را آماج تبلیغات زهرآگین و اتهامات وقیحانه از جمله یاوه سرائیهایی كه در كتاب شنود اشباح و برخی مجلات و سایتهای وابسته به جریان خشونت گرا بوده اند.
آیت الله سید محمد موسوی خوئینی یكی ازروحانیون دانشمند و از مبارزان برجسته زندان رفته و زجركشیده قبل از انقلاب که حتی در کیفر خواست رژیم گذشته تقاضای اعدام برایشان شده بود و از یاران شناخته شده و مورد اعتماد حضرت امام و از دوستان و همكاران نزدیك مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی قبل و بعد از انقلاب بوده اند. تعهد، هوشمندی، علم و مدیریت بالای ایشان به گونه ای بود كه حضرت امام مسئولیت سنگین سرپرستی و اداره حجاج ایرانی را در سالهای پر التهاب ودشوار آغازین انقلاب به او سپرد و متن احكام حضرت امام در این زمینه خود گویای شناخت عمیق و اعتماد بالای آن حضرت به ایشان است. انتخاب آیت الله خوئینی از سوی حضرت امام به سمت دادستانی كل كشور (كه مطابق قانون اساسی قبل از بازنگری میبایست از میان مجتهدان و توسط مقام رهبری انتخاب شود) و نیز انتخاب ایشان برای بررسی صلاحیت داوطلبان اولین دوره ریاست جمهوری و همچنین رهبری و نظارت بر كار دانشجویان به ویژه در جریان انقلاب بزرگ تسخیر لانه جاسوسی آمریكا از سوی حضرت امام و نقش سازنده و تعیین كننده ای که در سامان بخشیدن به آن واقعه و جلوگیری از سوء استفاده گروهك ها و جریانات انحرافی و یا افراطی ایفا نمودند و نیز نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و تلاش ارزشمند در مجمع روحانیون مبارز از جمله اقدامات و خدمات ماندگار این چهره درخشان و مظلوم انقلاب اسلامی است. با این همه دركمال تعجب و تاسف میبینیم بیشترین حجم حملات از سوی رسانه های حامی دولت و جریانات خشونت طلب به این چهره شاخص صورت میگیرد و اگر تحلیلها و مقالاتی كه در برخی رسانه ها و مجلات وابسته به سازمان جاسوسی آمریكا و بعضی گروهكهای وابسته به شرق و غرب سالهای اول انقلاب در مورد ایشان را در كنار اتهامات وارده از سوی گوینده لوح و همفكران او قرار دهیم بهتر و بیشتر به راز و رمز این همه هجمه تخریبی پی میبریم، آیا این همه برای انتقام گیری ازكسی نیست كه درتسخیر لانه جاسوسی (كه به تعبیر حضرت امام انقلابی بزرگتر از انقلاب اول بود) نقش بی بدیلی را ایفا كرده است؟!
نكته در خور توجه این است كه گوینده در تخریب این چهره دینی سیاسی معتبر تا آنجا پیش میرود كه از اهانت به حضرت امام نیز ابایی ندارد و امام را فریب خورده آقای موسوی خوئینی در جریان تصرف لانه جاسوسی میداند و گستاخانه ادعا میكند كه آقای موسوی به دستور آمریكاییها و با طرح و نقشه آنان اقدام به تصرف سفارتخانه آمریكا كردند و امام علی رغم این كه این عمل را انقلاب دوم خواندند فریب خورده آقای موسوی و آمریكا بوده اند!!! (خدایا به تو پناه میبریم از این همه انحراف و سقوط) و نیز به دروغ ادعا می كند كه آقای موسوی دستور جعل سند علیه مرحوم آیت الله شهید بهشتی را دادهاند! آیا جا ندارد كه مدعی العموم گوینده این سخنان را به خاطر اهانت به امام و تبلیغ علیه نظام و تخریب یکی از مهمترین حوادث درخشان انقلاب مورد پیگرد قرار دهد؟
4- با كمال تاسف و تعجب گوینده نظیر همین تهمتها را متوجه دیگر شخصیت ها ازجمله حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سید حسن خمینی میكند و وی را دشمن رهبری و كسی كه می خواهد منصب رهبری را از ایشان بستاند معرفی میكند!
حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سیدحسن آقا نواده شایسته حضرت امام و چراغ پر فروغ بیت رفیع آن حضرت است كه استحقاق و زمینه تصدی مسئولیت های بزرگ را از طرف ملت دارد و همواره درخواست ها و حتی اصرار بخش های ممتاز روحانی و غیر روحانی جامعه را برای حضور در صحنه و قرار گرفتن در معرض رای مردم و پذیرش سمت و مسئولیت رسمی كه در پرتو محبوبیت و مقبولیتشان كاملا در دسترس است رد کرده اند و پرداختن به کارهای علمی و تحقیقی و درس و بحث و هدایت دفتر حضرت امام و نظارت و مراقبت بر تنظیم و نشر آثار ایشان و جلوگیری از تحریف و دستبرد دروغ پردازانه را بر هر کار دیگر ترجیح داده اند و به یاری حق امروز از مجتهدان و محققان شایسته و از اساتید برجسته و مقبول حوزه علمیه در منقول و معقول هستند. اینك با كمال بی تقوایی و تهمت آشکار به رقابت با رهبری متهم می شوند در حالی که ایشان همواره نسبت خود را با رهبر نسبت فرزند به پدر دانسته و متقابلاً مورد احترام و اعتماد ایشان بوده اند.
5- جناب آقای مهندس میرحسین موسوی از چهره های انقلابی و با سابقه درخشان و از بنیانگذاران حزب جمهوری اسلامی در آغاز انقلاب و از همراهان شهید مظلوم آیت الله دكتر بهشتی و آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی رفسنجانی و شهید باهنر، و عضو كابینه شهید رجایی، شخصیتی ممتاز كه در دشوارترین و حساسترین مقطع تاریخ انقلاب بار سنگین اداره كشور در قوه مجریه را در سمت نخست وزیری به عهده گرفتند و با ارائه مدیریتی قوی و تلاش سخت و مداوم كشور را از بحرانهای ناشی از هزینه های سرسام آور جنگ و مشكلات ناشی از تحریم و تخریب به خوبی عبور دادند آن هم در شرایطی كه درآمد ارزی كشور بعضاً كمتر از 8 میلیارد دلار در سال بود. صداقت و پاكی و ساده زیستی واقعی و رسیدگی بی ادعا به محرومان و مستضعفان و پشتیبانی همه جانبه از جبهه ها و رزمندگان و دیگر اقدامات ارزشمند او موجب حمایت قاطع و مستمر حضرت امام خمینی از ایشان تا آخرین روزهای حیات پر بركتشان گردید و پس از آن نیز بی ادعا در خدمت علم و هنر كشور و در كنار نظام و مردم بودند او كه هرگز به فكر نام و نان نبود و براساس احساس تكلیف دینی و ملی در شرایط حساس انتخابات دهم پا به صحنه انتخابات گذاشت و از سوی نهادهای رسمی نظام برای كاندیداتوری ریاست جمهوری مورد تائید قرار گرفت و موفق به کسب آرای زیادی از مردم فهیم و قدر شناس میهن اسلامی گردید. بی مهابا از سوی گوینده لوح به بی دینی و گرایش به ماركسیسم متهم میشود، گوینده چنین وانمود میكند كه آقای موسوی با توطئهای از قبل طراحی شده و برای اجرای برنامه های ضد دینی و ضد انقلابی به صحنه آمده است.
6- حجت الاسلام و السملین آقای محشتمی پور كه از دوران جوانی در نجف اشرف در خدمت حضرت امام و از یاران و همراهان آن حضرت در پاریس بوده و از آغاز پیروزی انقلاب در سنگرهای مختلف خدمت به اسلام و نظام و مردم از هیچ كوششی دریغ نوزیده است و تنها كسی است از مسئولان نظام كه در راه دفاع از آرمان فلسطین مستقیما توسط ایادی صهیونیزم و رژیم اشغالگر قدس مورد سوء قصد قرار گرفت و تا یك قدمی شهادت پیش رفت و دو دست و شنوایی یك گوشش را در انفجار بمب در سفارت ایران در سوریه از دست داد، و هم او كه نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و سمت وزارت كشور دركابینه جناب آقای مهندس موسوی را عهده دار و مورد تائید قاطع حضرت امام قرار داشته اند به گونه ای که حضرت امام كتبا از دیانت و هوش سیاسی او تجلیل فرمودهاند نیزاز سوی گوینده به تازیانه تهمت و تخریب نواخته شده است. اقدام فروتنانه و مخلصانه ایشان و همكارانشان در سازماندهی نمایندگان قانونی آقای مهندس موسوی بر سر صندوهای رای در كمیته صیانت آراء را به عنوان توطئهای علیه انتخابات و عاملی برای القاء تقلب قلمداد كرده است.
7- گرچه در این سند از جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای كروبی ذكری به میان نیامده اما وعده افشاگری در آینده از یكسو و اقدامات ظالمانه و تهاجم وسیع علیه ایشان از سوی همفكران تریبون دار گوینده عملا این یار دیرین امام و انقلاب را نیز در زمره مجموعه كسانی قراردادهاند كه آماج بیشترین اتهامات ناروا و جفاهای بزرگ بوده و هستند، كروبی نیز همانند بزرگان یاد شده نیازمند به معرفی نیست سوابق درخشان مبارزاتی او علیه استبداد شاهنشاهی و تحمل زندان و شكنجه در راه آزادی ملت ایران و همراهی او با حضرت امام از آغاز نهضت تا آخرین روزهای حیات طیبه امام و واگذاری مسئولیتهای سترگ و مهم همچون سرپرستی حجاج ایرانی و اداره بنیاد شهید انقلاب اسلامی و خدمت به عزیز ترین قشرجامعه یعنی خاندان شهیدان از سوی حضرت امام نشان از اعتماد بالای آن حضرت به ایشان دارد و نمایندگی مردم در مجلس و ریاست قوه مقننه و همراهی صادقانه با نظام و رهبری از جمله خدمات ارزشمندی است كه در كارنامه این روحانی برجسته و انقلاب ثبت است.
8- دهها نفر از شخصیتهای بزرگ انقلاب و خدمتگزار و نیز تشكلهایی كه دراین لوح فشرده از آنان نام برده شده و حتی شخصیتهایی از جریان اصولگرا همچون جناب آقای دكتر محسن رضایی فرماندهی محترم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس و جناب آقای دكتر علی لاریجانی رئیس محترم مجلس شورای اسلامی و جناب آقای دکتر قالیباف فرمانده برجسته و فداکار دوران دفاع مقدس و شهردار محترم کنونی تهران هم مورد اهانت و تحقیر قرار گرفتهاند.
حال این سئوال پیش میآید كه نتیجه این همه اتهام و عامل بیگانه و وابسته به اجانب خواندن خیل عظیم یاران امام و انقلاب چیست و به نفع کیست؟ آیا این نتیجه وحشتناك خواسته یا ناخواسته به دست نمیآید كه انقلاب و امام وابسته به اجانب بودهاند؟ و یا عملاً بازیچه بیگانه قرار گرفتهاند؟ اینان با ادعای واهی و گستاخانه هدف قرار گرفتن ولایت فقیه و ولی فقیه از سوی یاران امام و انقلاب بخصوص آیه الله هاشمی رفسنجانی وبا رویا رو قرار دادن دلسوزان نظام با رهبری از یك طرف رهبری را تنها و محروم از یاران و مستشاران صادق و شایسته میخواهند و از سوی دیگر زمینه حذف و برخورد با خدمتگزاران امتحان داده انقلاب و كشور به اتهام ضدیت با رهبری را فراهم میآورند این دقیقاً همان كودتای نرم و براندازی تدریجی است كه در پوشش دفاع از انقلاب و نظام و رهبری انجام می شود و حركتی برخلاف سیاست مكرر اعلام شده در خصوص جذب حداكثری و دفع حداقلی است.
ج - وصیت نامه سیاسی - الهی حضرت امام خمینی (س) كه حاصل آخرین نظرها و تجربیات گرانسنگ آن حضرت در زمینه اداره كشور و امور انقلاب اسلامی و نظام است به حق می تواند و باید سند و منشور ماندگاری و پویایی كشور و نظام باشد و مطمناً توجه و عمل به مجموعه رهنمودها و ارشادات آن همانند هدایتها و رهبریهای نجات بخش و راهگشای زمان حیات آن حضرت برای مسئولان و مردم چراغ راه و شاخص بهروزی و ضامن پیشرفت و سعادت همه جانبه ملت و کشور گردد و به همین سبب در سخنرانی 14 خرداد امسال رهبری درمراسم بزرگداشت امام بر این نكته تاكید مضاعف شد كه این وصیت نامه شاخص حركت نظام در همه زمینه ها است.
یكی از برجسته ترین و هشدار دهنده ترین بخش از وصیت نامه حضرت امام مربوط به منع مداخله نیروهای مسلح در احزاب و گروهها است كه به خاطر اهمیت و صراحت و گویایی مطلب عیناً آنرا میآوریم:
«وصیت اكید من به قوای مسلح آن است كه همان طور كه از مقررات نظام عدم دخول نظامیها در احزاب و گروهها و جبهه ها است به آن عمل نمایند و قوای مسلح مطلقاً چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. دراین صورت میتوانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلاف درون گروهی مصون باشند و بر فرماندهان لازم است كه افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند و چون انقلاب از همه ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی وظیفه شرعی و میهنی آنان است كه اگر قوای مسلح چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و كشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند كه بیاشكال به تباهی كشیده میشوند و یا در بازیهای سیاسی وارد شوند از قدم اول با آن مخالفت كنند و بر رهبر و شورای رهبری است كه با قاطعیت از این امر جلوگیری نمایند تا كشور از آسیب در امان باشد».
با وجود این پیام كه جای هیچگونه توجیه و تفسیری را باقی نمیگذارد گوینده که ظاهراً وابسته به یک جریان نظامی و امنیتی است از عملیات گسترده بخشی از نیروهای نظامی و امنیتی كشور که به نفع جریانی خاص و جبهه ای معلوم و شخصی معین وارد صحنه شده و با انواع شیوهها علیه سایر جبهه ها و جریانات و كاندیداها تلاش كرده اند تا جلو رای آوردن احتمالی آنانرا بگیرند پرده برداشته است.
اگر این اقدامات و سایر اقدامات تبلیغی، عملیاتی، اطلاعاتی و ...برای رای آوردن یك گروه و یك فرد و حاكم شدن یك جبهه خاص در مخالفت آشکار با وصیت نامه حضرت امام نیست پس چه چیزی مصداق آن می تواند باشد؟ مگر احزاب و گروهها و جبهه ها جز برای به قدرت رسیدن و رای آوردن برای خدمت تلاش میكنند؟ آیا مخاطبین حضرت امام در بخش مذكور از وصیت نامه به وظیفه خود عمل كردهاند؟ آیا نشانه های دو دستگی و تباهی و ضعف نیروهای نظامی از رهگذر مداخلات خلاف شرع و خلاف قانون چند سال گذشته در باند بازی های سیاسی آشكار نشده است؟ آیا برخی برادران و خواهران پاسدار و بسیجی که خود را فرزندان معنوی امام می دانند احساس نمی کنند که با رفتار خود عاق پدر گردیده اند؟
انكار مداخله در دسته بندیهای جناحی و سیاسی و یا توجیه ناصحیح و ناموجه برخی اقدامات از سوی بعضی از فرماندهان و یا مسئولانی كه به حكم حضرت امام موظف به جلوگیری از این انحراف بزرگ هستند مصداق عذر بدتر از گناه است و مطمئناً بار مسئولیت سنگین الهی و میهنی خود را با اینگونه توجیهات سنگین تر میكنند. از جمله این توجیهات: اظهارات گوینده لوح و نیز همفكران او در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم است كه ابتدا با تهمت زدن به بعضی از چهره های اصلاح طلب مبنی بر این که شکست آقای احمدی نژاد را شکست رهبری و پیروزی او را پیروزی رهبری قلمداد و ترویج کرده اند، سپس با این ترفند سخیف به گمان خود مجوزی برای ورود خود و همفکرانش در نیروهای نظامی _ امنیتی به عرصه انتخابات و دخالت در آن و جلوگیری از شکست آقای احمدی نژاد را به دست آورده اند و آنان همچنین در برخی از جلسات توجیهی قبل از انتخابات برای نیروهای موثر خود چنین عنوان كرده اند كه رای و نظر رهبری به فرد خاصی است و اگر ایشان انتخاب نشوند ولایت فقیه و در نتیجه نظام تضعیف شده است و طبعاً سپاه و بسیج موظف به دفاع از ولایت و نظام هستند!!
د – از منظر حقوقی گرچه رسیدگی به آنچه که گوینده لوح و همدستان و همراهانش گفته و کرده اند در صلاحیت دادگاه صالح است اما از دید کارشناسی، حقوقی و قضایی در خوش بینانه ترین نگاه، محتوای لوح مذکور دست كم مشتمل است بر 17 مورد افترا (ماده 697 قانون مجازات اسلامی)، 14 مورد نشر اكاذیب (ماده 698 قانون مجازات اسلامی)، 5 مورد افشای اسناد طبقه بندی شده (مواد 13 و 14 قانون مجازات نیروهای مسلح)، یك مورد نقص حقوق مقرر در قانون اساسی (ماده 570 قانون مجازات اسلامی)، 3 مورد توهین (ماده 608 قانون مجازات اسلامی)، یك مورد ماده 24 قانون انتخابات ریاست جمهوری و ... كه جمعاً مشتمل بر 41 مورد است و نگاهی عادی به متن گفته ها این نتیجه حاصل میشود كه این مطلب، مطلبی است آكنده از اظهارات بی اساس كه بر پایه مجموعه ای از گفتارهای غیر اخلاقی و غیر قانونی شكل گرفته و گوینده صرفاً اكاذیب و افتراها و نسبتهای ناروا و انواع گفته های مجرمانه را علیه اشخاص یا جریانهای خاص به كار گرفته است. بنابراین گوینده به سادگی در معرض اتهام ارتكاب جرایم مذكور قرار میگیرد. از میان جرایم مورد بحث، تعقیب جرایم موضوع مواد 697، 698 و 608 مستلزم شكایت شاكی خصوصی است. ( گرچه در ده ها پرونده مهم در سالهای اخیر، دستگاه قضایی كشور، شخصیتهای فرهنگی و سیاسی و مطبوعاتی كشور را بدون شكایت شاكی خصوصی به اتهام نشر اكاذیب تحت تعقیب قرار داده است.) اما تعقیب به اتهام ارتكاب مواد دیگر كه در بالا گفته شد، مستلزم شكایت شاكی خصوصی نیست و دادستان نظامی تهران مكلف به تعقیب است.
محتوای لوح های فشرده به طور خلاصه نشان دهنده این است كه:
جریانی نظامی- اطلاعاتی خارج از حدود وظایف خود اقداماتی غیر قانونی پیش و پس از انتخابات انجام داده است تا یك جریان سیاسی را از صحنه كشور خارج كرده و با بر هم زدن امنیت داخلی و سوء استفاده از قدرت كل نظام را در اختیار خود بگیرد.
مجموعه این اقدامات از مصادیق بارز مواد قانونی ذیل است:
ماده 610- تبانی برای اقدام علیه امنیت كشور
ماده 611- تبانی برای اقدام علیه اعراض یا نفوس یا اموال مردم
ماده 570- محروم كردن اشخاص از حقوق مقرر در قانون اساسی
ماده 575- بازداشت غیر قانونی
ماده 577- اذیت و آزار بدنی برای اخذ اقرار
ماده 580- ورود غیر قانونی به منزل اشخاص
ماده 498- تشكیل جمعیت برای بر هم زدن امنیت كشور
ماده 501- افشای اسرار راجع به سیاست داخلی
گوینده مطالب مورد بحث، از حضور و مشاركت خود در تمام اقدامات مذكور سخن گفته است. از نظر حقوقی این بیانات جنبه «اقرار» داشته و لذا با توجه به نظامی بودن وی دادستان نظامی مكلف به صدور دستور تعقیب و رسیدگی است. در این صورت هم شكایات شاكی خصوصی و هم جرایم عمومی وی باید مورد بررسی قرار گیرد.
این از منظر حقوقی صرف به اظهارات فرد یاد شده است اما همانگونه كه در بندهای پیشین گفتیم واقعیت آنست كه ما فقط با دروغگویان بداخلاق مواجه نیستیم بلكه با دروغگویانی مواجهیم كه خود را نماینده كل نظام و در دست دارنده ابتكار عمل در همه عرصه های سیاسی، اقتصادی، اطلاعاتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی میدانند.
وقتی با كمال تاسف بازجویی ها نیز در جهت همین توهمات و مطالب ناروا و برای گرفتن اقرار از متهمان است، وقتی كیفرخواست ها كم و بیش براساس همین دیدگاهها تنظیم شده است ، وقتی بسیاری از احكام دادگاههایی كه بدون پیروی از ضوابط آئین دادرسی و رعایت قانون اساسی صادر شده است و متضمن ظلم آشكار در حق بسیاری از متهمان متعهد و انقلابی است و از شیوه های آشكار شده در این گفتارها پیروی می كند و تحت تاثیر این جو ساختگی است، وقتی دستگاههایی كه وظیفه تدوین و ترویج معیارهای عقیدتی و سیاسی رادر نهادهای مهم نظام و نیز آموزش نیروهای جوان و افزایش بصیرت آنها را دارند به القاء همین مطالب می پردازند و ذهنها را از دروغ و نفرت پرمیكنند. وقتی بولتنها همین اراجیف و دروغ ها را می پراكنند آیا به این نتیجه نمی رسیم که داستان از دروغپردازی و یاوه سرایی فردی یا محفلی فراتر است؟ سخن نه تنها از ظلم به افراد و شخصیت های هر چند بزرگ که ظلم و جنایت به نظامی است که برای آن سنگین ترین هزینه های تارخ ایران پرداخته شده است.
اینك مجمع روحانیون مبارز به عنوان تشكلی روحانی و انقلابی كه از ابتكارات و یادگارهای امام راحل است و در طول حیات سیاسی خود و در مقاطع حساس انقلاب و حوادث مهم كشور به ایفاء وظیفه و نقش پرداخته و با توجه به آنچه كه دراین رنجنامه آمده است مصرانه از مسؤولان امر و در درجه اول از مقام معظم رهبری و مراجع عظام تقلید تقاضا میكند که با این جریان مرموز و بدعتهای خطرناك به نحو شایسته برخورد کنند باشد تا از تكرار فاجعه تاریخ مشروطیت و هدر رفتن خون پاك شهیدان و زحمات طاقت فرسای حضرت امام و مراجع و علماء و روحانیت متعهد و مبارز و دیگر مجاهدان راه آزادی و فضیلت جلوگیری شود. و نیز شایسته است مسؤولان محترم قضایی بدون ملاحظه و مصلحت اندیشی های مقطعی و سیاسی و براساس قوانین موضوعه كشور با متخلفین و متجاسرین به حقوق اساسی افراد و تضعیف كنندگان واقعی نظام برخورد قاطع نمایند و به خصوص زمینه آزادی همه عزیزانی که با چنین اتهامات ناروا در بند گرفتار آمده اند را فراهم آورند و موانع بیان آزاد دیدگاه ها و نظرات و فعالیت قانونی جریانات و احزاب و تشکل ها را مرتفع سازند. و بالاخره دلسوزان خیر خواه انقلاب و ملت و مسؤولان امر انتخابات با آسیب شناسی دقیق به طراحی و تصویب نظام جامع انتخابات كشور كه تضمین كننده انتخاباتی کاملاً آزاد و سالم باشد بپردازند و موجبات جلب هر چه بیشتر اعتماد مردم به سلامت نظام انتخابات و مصونیت آراء آنان از هرگونه دخل و تصرفی را فراهم نمایند. تا از این رهگذر پایه های اقتدار واقعی نظام در سایه اتحاد و همبستگی ملی را بیش از پیش مستحکم سازند.
ان ارید الا الاصلاح ما استطعت و ما توفیقی الا بالله علیه توكلت و الیه انیب
مجمع روحانیون مبارز
1389/6/24
0 جعبه زیر فرم نظرات برای تبدیل فینگلیش به فارسی است:
ارسال یک نظر