طبيعی است اگر آقای رضا پهلوی بگويد پرويز ثابتی مشاور رسمیاش نيست ابهامی را برطف نکرده است چرا که پرسش همچنين به پيشينهی رابطه آقای رضا پهلوی و پرويز ثابتی نيز باز میگردد: آيا هيچ رابطهای بين رضا پهلوی و ثابتی در سطح گفتگو، همکاری، تبادل نظر، و مشاورههای رسمی و غير رسمی پيش از این وجود داشته است؟ اگر چنين ارتباطی در گذشته بوده است آيا اين ارتباط در زمان فعلی هم وجود دارد يا خير؟ پاسخ شفاف آقای رضا پهلوی به اين پرسشها میتواند ابهاماتی که در اين زمينه وجود دارد را مرتفع کند. دانستن حق مردم است.
پرويز ثابتی، مرد هزار چهره رژيم پهلوی، از بعد از انقلاب ۵۷ در سايه زندگی کرده بود تا اينکه برنامه افق صدای آمريکا او را دوباره به صحنه آورد. گذشته از اين بهت که چگونه جنايتکاری چون ثابتی در آمريکا آزاد است، شگفتی ناظران از اين بود که چگونه تلويزيون دولتی آمريکا به او تريبون سخن داده است. آنهم نه يک گفتوگوی چالشی، که گفتوگويی ضبط شده که رفتار منفعل مجری چنان مینمود که گويا اين برنامه غيرچالشی با هدف تبرئه سازمان امنيت شاه و کوچکشماری و انکار جنايتهای آن سازمان مخوف ترتيب داده شده بود.
اما پرويز ثابتی کيست؟ پرويز ثابتی مسئول اول اداره کل سوم ساواک و رئيس ساواک تهران و همچنين از شاه مُهرههای سازمان اطلاعات و امنيت کشور بود. وی با تنظيم بولتنهای محرمانه برای نخست وزير و رئيس کل ساواک، تحليلهای سياسی از اوضاع کشور برای محمدرضا شاه پهلوی نيز مينوشت. چنان که گروهی او را با سعيد امامی در دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی مقايسه میدانند و گروهی نيز او را لاجوردی پهلوینشان مینامند و در وصف شکنجههايی که به دست يا زير نظر او انجام شده بسيار گفته و نوشتهاند. شماری به شکنجههای جانفرسا توسط تيمهای شکنجه تحت نظارت ثابتی شهادت دادهاند و شماری ديگر از سازماندهی قتل مخالفان حکومت شاه تحت نظارت مستقيم وی گفتهاند.
نفوذ و قدرت ساواک آن قدر آشکار بود که شاپور بختيار در کتاب "يکرنگی" از ساواک به عنوان "دولتی در دولت" ياد و به نمونههايی از يکهتازیها و جنايات اين سازمان اشاره میکند. با توجه به نقشی که ثابتی در جنايات رژيم محمدرضا شاه داشت، برنامه پرسشبرانگيز افق، که به نوعی به تبرئه ثابتی و انکار شکنجه در رژيم پهلوی میانجاميد، زخمها و آلام بسياری از کنشگران سياسی و حقوق بشری را زنده کرد و سيل اعتراضات، مقالهها، و نامههای شخصيتها، زندانيان رژيم پيشين، و گروهها و کنشگران سياسی به راه افتاد. به عنوان نمونه، نزديک به دويست نفر از زندانيان سياسی رژيم شاهنشاهی در اعتراض به انکار شکنجهها توسط ثابتی خود را به عنوان شاهدان زنده شکنجه در زمان شاه معرفی کردند. [۱] .
ناصر کاخساز با تاسف مینويسد: ثابتی "سرشکنجهگر"، با صدای آمريکا همانگونه سخن میگويد که با تلويزيون شاهنشاهی در تهران سال ۴۹ شمسی [۲]. مسعود نقره کار «در ستايش شرم» را مینويسد [۳].
رضا پهلوی و پرويز ثابتی
بلافاصله بعد از برنامه افق و واکنشهايی که نسبت به آن صورت گرفت، همه نگاهها به رضا پهلوی دوخته شد و اين انتظار بوجود آمد که با توجه به جايگاهش او هم نسبت به اين گفتوگو و شخص ثابتی موضعگيری کند. اين انتظار به ويژه هنگامی بيشتر و منطقیتر شد و میشود که منابع و اظهارت مختلفی مدعی ارتباطات رضا پهلوی با پرويز ثابتی شدهاند که در ادامه برخی از آنها را بررسی می کنيم.
کانی براک در مقالهای در نيويرکر در بخشی از اين مقاله که در سال ۲۰۰۶ منتشر شده است اشاره میکند که رضا پهلوی مدتهاست با تيمی از کارگزاران سابق پدر خود از جمله پرويز ثابتی همکاری ميکند [۴] . همچنين در کتاب "ايرانيان برجسته" منشر شده توسط انتشارات دانشگاه سيراکيوز نيويورک، از پرويز ثابتی به عنوان مشاور ارشد رضا پهلوی ياد میشود. [۵] . فرامرز دادرس نيز در مقالهای مینويسد: "درآمريکا، ثابتی، از حاميان جرج بوش و سناتور مک کين، در انتخابات رياست جمهوری بود و کمکهايی نيز به ستاد انتخاباتی اين دو کانديدا نموده است و گفته می شود که وی با گروه های سياسی و تندروی آمريکايی نيز در ارتباط است و نقش مشاور امنيتی شاهزاده رضا پهلوی، فرزند محمد رضا شاه را بازی می کند." [۶] از سوی ديگر نيکآهنگ کوثر، روزنامه نگار ايرانی، در يادداشتی انتقادی به رابطه رضا پهلوی با پرويز ثابتی اشاره میکند و مینويسد: "وقتی نام پرويز ثابتی را جزو مشاوران رضا پهلوی میبينيد چه احساسی به شما دست ميدهد؟" [۷] سايت ايران گلوبال به قلم ف. علاالدين در مقالهای انتقادی به انتخاب افراد بدنامی همچون ثابتی، مقام امنيتی سابق بعنوان مشاور رضا پهلوی اعتراض میکند. [۸] و یا حسین اخوان توحیدی در مقاله ای می نویسد: سئوال اینجاست آیا خانواده پهلوی و رضا پهلوی و مشاور او پرویز ثابتی مقام امنیتی ساواک اشکی هم بر آن جنایتهایشان ریخته اند. [۹]
از اين دست نوشتهها کم نيست و آنچه که از اهميت بالايی برخوردار است اين است که با توجه به اين ادعاها در باره ارتباط بين پرويز ثابتی و رضا پهلوی، انتظار بر اين است که رضا پهلوی پاسخی روشن به اين پرسشها فراهم کند. پاسخی که می بايد فراتر از يک کلیگويی در محکوم کردن شکنجه باشد.
واکنش (احتمالی) هواداران و لزوم موضع گيری شفاف رضا پهلوی
و توقع بر اين است که اين انتظار طبيعی و قانونی در واکنشهای تند هواداران و طيفهای مرتبط با آقای رضا پهلوی پنهان نشود و پرسشکننده مورد تخريب شخصيتی قرار نگيرد. و يا با توسل به ترفندهای عجيبی از جمله اينکه مطرح کردن دوباره ثابتی توسط لابی جمهوری اسلامی صورت گرفته تا رضا پهلوی را تخريب کنند از مسئوليت پاسخگويی شانه خالی نکنند.
همچنين بايد توجه داشت که موضعگيری کلی رضا پهلوی در باره شکنجه و پذيرفتن اين موضوع که شکنجههايی در زمان رژيم پهلوی وجود داشته را نمیتوان با هيچ معياری واکنش شديدِ رضا پهلوی به صحبت های پرويز ثابتی قلمداد کرد و مانع از پاسخگويی شفاف وی شد. اينکه شکنجه بد است و آزادی خوب است (و يا عسل شيرين است)، را نمیتوان موضعگيری درست و بیابهام در برابر گفتههای ثابتی دانست. درست آناست که آقای رضا پهلوی از اين کليات و بديهيات بگذرد و در باره شخص ثابتی به عنوان مسوول مستقيم شکنجههای رژيم پهلوی موضعگيری کند. چنانچه قرار بر گفتن حرفهای کلی باشد، پرويز ثابتی نيز در گفتههايش با کمال راحتی و فراموشکاری گفته که شکنجه بد است و " بنده هميشه به سهم خودم با شکنجه که يک چيز غيرقانونی بود مخالفت کردهام ."
علاوه بر اين با توجه به ادعاهايی که درباره ارتباط رضا پهلوی با پرويز ثابتی وجود دارد ضروری به نظر میرسد که وی نسبت به تاييد يا رد آنها با ادبياتی بدون ابهام اقدام نمايد. طبيعی است اگر آقای رضا پهلوی بگويد پرويز ثابتی مشاور رسمیاش نيست ابهامی را برطف نکرده است چرا که پرسش همچنين به پيشينهی رابطه آقای رضا پهلوی و پرويز ثابتی نيز باز میگردد: آيا هيچ رابطهای بين رضا پهلوی و ثابتی در سطح گفتگو، همکاری، تبادل نظر، و مشاورههای رسمی و غير رسمی پيش از این وجود داشته است؟ اگر چنين ارتباطی در گذشته بوده است آيا اين ارتباط در زمان فعلی هم وجود دارد يا خير؟ پاسخ شفاف آقای رضا پهلوی به اين پرسشها میتواند ابهاماتی که در اين زمينه وجود دارد را مرتفع کند. دانستن حق مردم است.
[۱] پاسخ زندانيان سياسی دوران پهلوی به پرويز ثابتی، سايت اخبار روز، يکشنبه ۷ اسفند ۱٣۹۰ - ۲۶ فوريه ۲۰۱۲
[۴] How Iran's Expatriates are Gaming the Nuclear hreat, New Yorker, By Connie Bruck, March 6, 2006.
----------------------------------------------
خبرنگاران سبز آمادگی دارد نوشته شما در مخالفت یا موافقت با نوشته بالا را منتشر کند.
8 جعبه زیر فرم نظرات برای تبدیل فینگلیش به فارسی است:
یرید گمشید
سبزهای امام راحل
بله درست است. در ضمن جنبش سبز و آقایان موسوی و کروبی هم باید رابطه خود را با موسوی تبریزی و اردبیلی و هادی غفاری و سعید حجاریان(موسس وزارت اطلاعات) ومحتشمی پور و همه آنهایی که در اول انقلاب دستشان به خون انسانهای بیگناه آلوده شد و امروز برای ما اصلاح طلب شده اند مشخص کنند!عزیزان این حرفها از چون شمایی بعید است !شما که دستتان به خون آلوده است !فکر نکنید ما نمی دانیم!دیگ به دیگ میگه روت سیاه!
بازی کردن با کلمات برای رضا پهلوی یعنی تحت الشعاع قرار دادن آنچه او میخواهد و متاسفانه شما جنبش سبزیها ثابت کردید فقط خودتان میخواهید رهبری را در دست داشته باشید و به نوعی حکومت اسلامی را تضمین کنید.
شمار از خیانت خاتمی نمیپرسید ولی از آنچه شاه ایران کرد از پسرش باز خواست میکنید.
شما به خون شهیدان سبز خیانت میکنید. خوشحالم که گول بازیها شما برای تخریب شاهزاده رضا پهلوی را نخواهم خورد.
خداوند نگهدار ایران باشد و ایران را از دروخ و خیانت کسانی چ.ن شمت نگهدارد.
متاسفه ار اینکه شما پیام را پس از بررسی چاپ میکنید و اگر راست میگویید دست از سانسور بردارید.
طرح خیلی خوبیه. حتما از رضا پهلوی پاسخ بخواهید. اما قبل از ان، حتما به فکر گرفتن پاسخی از آقای موسوی "نخست وزیر محبوب امام" و آقا و مقتدا و سمبل جنبشتان باشید که عکسش را هم در بالای وبسایتتان زده اید. بالاخص بسیار علاقه مندم که شاهد روشنگریهای ایشان در مورد کشتار ۶۷ و نقش خود ایشان و دیگران، تا آنجا که خبر دارند، باشم. بهر حال از قدیم گفته اند که چراغی که به خانه روست، به مسجد حرام است.
از حسن خمینی هم بخواهید نظرش را در باره جنایت زمان پدرش بگوید.
شما طرفداران جمهوری اسلامی هزاران برابر پهلوی باید پاسخگو باشید.اصلان دوران جمهوری اسلامی روی آنها را سفید کرد.میدونم آنقدر آزادمنش نیستید که چو کنید، اما بدانید مردم میفهمند.
من یک بار گول شما مسلمان های افراطی و کومینستهای به اصتلاح روشن فکر رو خوردم و فکر نمیکنم افرادی مثل شما با افکار زده ایرانی بتونن منو شخصان دوباره گول و فریب بدان! در پایان جناب این اکثریت ملت ایران هستند که رای نها ی رو خو اهند داد و نه شما و دوستان شما که فرسودگی از کارتون و نوشتهاتون می باره !
دوستان انقلابی اگه از الان بخواهید هر چه رهبرانتان گفتند چشم و گوش بسته بپذیرید حتّی اگر پیروز هم شوید نتیجه ای جز مشابه جمهوری اسلامی نخواهید داشت. بالاخره باید از تاریخمان عبرت بگیریم یا نه؟ این بنده خدا یک سوال پرسیده و منبعی هم که معرفی کرده معتبر است(کتاب ایرانیان نامدار نوشته دکتر عباس میلانی استاد دانشگاه استنفورد).
https://abbasmilani.stanford.edu/?page_id=43
ارسال یک نظر