۱۳۸۹ شهریور ۲۴, چهارشنبه

کتاب درسی «تربیت سیاسی» خدمتی به جنبش سبز

احتمالا فصل ولایت فقیه، آن قدر متکبرانه به نگارش درآمده که روح پاک و بی آلایش نوجوانان را از خود بیزار خواهد کرد! طراحان اگر این یادداشت را بخوانند باز هم نمی توانند نثرشان را تغییر دهند چون نخوت و تکبر لازمه چنین حکومتی است و باید نهادینه شود!
خبرنگاران سبز/ صداى وبلاگ‌ها:

تالیف کتاب درسی «تربیت سیاسی» در مدارس را باید به فال نیک گرفت. برخی نگران شده اند که کودتاچیان و دشمنان جمهوریت و دموکراسی به سراغ نوجوانان رفته اند و می خواهند عقل آنها را بدزدند! البته باید به این «حساسیت» و «نکته بینی» که تمام حرکات دولت نامشروع را زیر نظر دارد و آنها را رصد می کند احسنت گفت. اما تجربه تاریخی ما نشان داده است که با چنین اقداماتی نمی توان فرهنگسازی کرد. من معتقدم آن جا که پای «استدلال» در میان باشد جمهوری اسلامی حرفی برای گفتن ندارد! این کتاب نیز چیزی از جنس «اطلاع رسانی» و «استدلالهای معیوب» در خود دارد که شک نکنید فقط نویسندگان کم خرد آن را راضی می کند و نه نوجوانان و جوانان این مرز و بوم را. اما توجه کنید که خطر از جایی شروع می شود که آنها در حوزه «احساس» تلاش کنند بر جوانان و نوجوانان تاثیرگذاری کنند که در مقوله ای دیگر و تا پیش از آغاز مهرماه درباره آن خواهم نوشت.
همان طور که گفته شد تحمیل درسی جدید با عنوان دهان پرکن «تربیت سیاسی» نه تنها نتیجه ای برای کودتاچیان در بر نخواهد داشت بلکه بر عکس، دریچه ای از آگاهی بر روی نسل جوان خواهد گشود.

1- مشاوران دولت کودتا که بی تردید جامعه شناسان و روانشناسانی نیز در آنها وجود دارند، پولهای کلان بابت چنین طرحی به جیب زده اند و در عوض کم فروشی کرده اند و عمدا یا سهوا میخواهند دولت و جمهوری اسلامی را در چاله ای عجیب بیاندازند. دلیل این مدعا آن که اصولا در ایران، آموزشهای رسمی هنگامی کارآیی خواهند داشت که در تعارض با آموزه های خانواده (به عنوان نهادی تاثیرگذار در تربیت فرزند) و جامعه نباشند. تصور کنید یک آقای بسیجی (که تازه خودش دوره فشرده بصیرت را در پایگاه های بسیج گذرانده است) به عنوان معلم «تربیت سیاسی» تلاش کند مفهوم «ولایت فقیه» را در ذهن بچه های معصوم تزریق کند. با فرض اینکه موفق هم بشود، اما این بچه از زمانی که سوار تاکسی یا اتوبوس می شود تا زمانی که به خانه برسد با موج بدگویی و بدبینی نسبت به این مفهوم سیاسی مواجه می شود. پدر بیکارش، انواع طیبات را نثار ولی فقیه میکند و برادر دانشجویش از دوستان زندانی و شکنجه هایی می گوید که در زندانهای «ولی فقیه» وجود دارند. بی تردید تک تک آموزه های درس «تربیت سیاسی»، انواع ما به ازاهای متقابل و منفی در جامعه دارند که آنها را بی تاثیر می کند.

2- زمانی معلم علوم اجتماعی دبیرستان بودم. مصیبت ما زمانی بود که به فصل سیاست و ولایت فقیه می رسیدیم. در زمانی که حتی شعور من هم به این نمی رسید که «اختیارات ولی فقیه منجر به دیکتاتوری می شود»، این بچه های پانزده ساله بودند که با پرسشهای صادقانه اشان این واقعیت را به من یادآوری می کردند و من مستاصل می شدم و از سر مصلحت بحث را عوض می کردم. بعدها متوجه شدم که دبیران دیگر نیز مشابه همین مشکل را دارند! حالا تصور کنید دانش آموزی از معلم بسیجی درس «تربیت سیاسی» درباره ولایت فقیه و دیکتاتوری سئوالاتی بکند! یا باید سئوال و جواب را ممنوع کنند! یا باید سئوال کننده را تحت تعقیب قرار دهند! یا جوابش را با منطق بدهند و حرفش را تایید کنند ( که نمی توانند) یا استدلالهای پوچ بیاورند که هم بی فایده است و هم حکایت مورد (ا) که در بالا اشاره کردم پیش می آید.

3- بارها شده است که درباره مفاهیمی مانند لیبرالیسم، حقوق بشر، حزب و … با افرادی سر سخن را گشوده ام اما دیده ام که اصلا در باغ نیستند. اما باید از طراحان درس تربیت سیاسی سپاسگزار بود که دست کم تعدادی واژه سیاسی به نوجوانان یاد می دهند و ابزار کار را برای بحث در اختیار آنها می گذارند. شک نکنید که بهترین معلم «تربیت سیاسی» همان کسی است که با فعالیت «مضاعف» در یاد دادن این اصطلاحات، بیشترین خدمت را به جنبش سبز می کند چون وقتی او ذهن دانش آموز را مثلا به کلمه «بهاییت» حساس کند این دانش آموز به سراغ منابع دیگر از جمله گوگل خواهد رفت و با یک جستجوی ساده اطلاعات جامعی کسب خواهد کرد.

4- شیوه طراحی دروس و حتی نثر کتابهای دینی را که یادتان هست؟! این کتابها چه در گذشته و چه در حال، نقش موثری در دین زدایی از جامعه داشته و دارند. چرا که با نگاهی «اقتدارگرا» و «از بالا به پایین» قصد دارند آموزه ها را دیکته کنند. شک نکنید کتاب «تربیت سیاسی»، طراحی و نثری به مراتب ضعیف تر دارد. احتمالا فصل ولایت فقیه، آن قدر متکبرانه به نگارش درآمده که روح پاک و بی آلایش نوجوانان را از خود بیزار خواهد کرد! طراحان اگر این یادداشت را بخوانند باز هم نمی توانند نثرشان را تغییر دهند چون نخوت و تکبر لازمه چنین حکومتی است و باید نهادینه شود!

در آخر بار دیگر این نکته را یادآوری می کنم که دیکتاتور هر زمانی تلاش کند از دریچه عواطف و احساس بر روح نوجوانان تاثیرگذاری کند، باید نگران بود و کاری کرد. در این باره نکاتی به ذهنم رسیده است که به زودی می نویسم! 
 

0 جعبه زیر فرم نظرات برای تبدیل فینگلیش به فارسی است:

ارسال یک نظر

به جای «فینگلیش» نوشتن لطفا متن لاتین خود را در اینجا تبدیل به متن فارسی کنید و سپس آن را در جعبه نظرات قرار دهید و بفرستید. با سپاس.
 
باز طراحی کامل و کلیه‌ی حقوق:خبرنگاران سبز [تبدیل قالب:] Deluxe Templates --- [طراحی اولیه:] Masterplan --- [بهینه و فارسی شده:] مجتبی ستوده