اکنون که «ميرحسين» به هر دليلی (که از نظر آنها مشروع است) به قدرت نرسيده بهتر است، برای خودشيرينی نزد بانيان فعلی قدرت به «خادم» معرفی شدن نخستوزير محبوب بنيانگزار جمهوری اسلامی، توسط آقای «هاشمی» اعتراض شود تا شايد آب رفته به جوی بازگشته و از اين نمد کلاهی نيز در ساختار قدرت نصيب آنها شود.
خبرنگاران سبز/نقد و نظر/ علی مصلحی: در آستانه انتخابات رياست جمهوری دوره دهم، گروهی از اصولگرايانی که در دولت نهم سهم ناچيزی از مناسبات قدرت نصيبشان شده و بيم از دست دادن قدرت در صورت ابقای «احمدینژاد» در راس قوه مجريه را داشتند، تصميم گرفتند وارد يک بازی برد برد شده و از نامزدی غير از «احمدینژاد» حمايت نمايند که بيشترين احتمال پيروزی در مورد او وجود داشت.
جبهه «اصولگرايان حامی ميرحسين موسوی» با چنين پيشفرضی در آستانه انتخابات همچون همه «جامعه»«همسو» های خلقالساعة اعلام موجوديت نموده (+) و بلافاصله در همان شب ۲۲خرداد۸۸ اندکی پيش از مشخص شدن نتايج انتخابات، با انتخاب مشی سکوت کامل تلاش نمود تا نقش و جايگاه خود را از خاطرات تاريخی مربوط به اين انتخابات پاک نمايد و برای بازيابی خود مترصد فرصت و شرايط مناسب ماند.
بدون شک اگر مقصود اين گروه «اصولگرايی» بود که آقای «احمدینژاد» نماينده معرفی شده از طرف تمام طيفهای اصولگرا بود و بايد به نفع شرايط سياسی احزاب متبوع خود با ايشان همراهی، و در انتخابات هم از ايشان حمايت مینمودند. اگر با خطمشی، روش و سياستها و رفتار ايشان طی دوره دولت نهم مخالفتی داشتند و از ديد آنها او نمیتوانست تعريف آنها از اصولگرايی را نمايندگی کند، آقای «محسن رضايی» ديگر نامزد اصولگرايان در صحنه حضور داشت و میبايد از او حمايت نموده و روی رياستجمهوری او سرمايهگذاری مینمودند.
بر فرض ثالث که آقای «احمدینژاد» و آقای «رضايی» هيچکدام با تعاريف آنها از اصولگرايی مطابقت نداشته و نظرات آنها را نمايندگی نمیکردند، شايسته بود در بين خودشان شخص موجهی که بيشترين نسبت را با تعاريف آنها از «اصولگرايی» داشته و از مقبوليت عمومی نيز برخوردار بود، يافته و حول محور او وارد کارزار انتخابات میشدند. اما هيچکدام از فرضيات فوق محقق نشد و آنها در يک اقدام نادر، با حمايت از نامزد اصلی «اصلاحطلبان» در انتخابات اعلام حضور و موجوديت نمودند، و پس از انتخابات نيز با قبول دربست نتايج انتخابات و بدون کمترين اعتراض و واکنشی گو اينکه از قبل از نتايج خبر دقيق داشته و در يک تبانی با داور وارد بازی باخته شدهاند به سکوت سنگينی رفته و تلاش نمودند حتی از اظهار نظر شفاف در مورد حوادث بعد از انتخابات نيز پرهيز نمايند.
اما اين سکوت چندان که قابل پيش بينی بود دوام نياورد. در تازهترين اظهار نظر، آقای «سيدرضا اکرمی» رئيس شورای سياستگذاری جبهه اصولگرايان حامی ميرحسين موسوی (+)، در ملاقاتی که اخيرا با «هاشمی» داشته است، از ايشان گلايه کرده که بهتر بود واژه «خدوم» را در مورد «ميرحسين موسوی» به کار نمیبرد.(+)
اگرچه آقای اکرمی اندکی پس از انتخابات تاوان حمايت از «ميرحسينموسوی» را با برکناری از دبيری «جامعه وعاظ تهران» پرداخته بود، اما اظهار نظر اخير ايشان نشان داد که نه ايشان و نه اصولا جبههای که ايشان رياست شورای سياستگذاريش را در حمايت از «ميرحسين» بر عهده داشت، کمترين اعتباری برای «ميرحسين» و اصولگرايی او قائل نبوده و تنها دليل حمايتشان از ايشان، سهميابی در قدرت بوده است، و اکنون که «ميرحسين» به هر دليلی (که از نظر آنها مشروع است) به قدرت نرسيده بهتر است، برای خودشيرينی نزد بانيان فعلی قدرت به «خادم» معرفی شدن نخستوزير محبوب بنيانگزار جمهوری اسلامی، توسط آقای «هاشمی» اعتراض شود تا شايد آب رفته به جوی بازگشته و از اين نمد کلاهی نيز در ساختار قدرت نصيب آنها شود.









0 جعبه زیر فرم نظرات برای تبدیل فینگلیش به فارسی است:
ارسال یک نظر