در آستانه ٢٢ خرداد و دعوت فعالان جنبش سبز برای حضور همگانی در راهپیمایی سکوت، سازمان مجاهدین انقلاب نیز طی بیانیه ای، از همگان دعوت کرد تا «با شرکت در راه پیمایی ۲۲ خرداد، امید استبداد را به یأس تبدیل کنند.»
خبرنگاران سبز/ جامعه:
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی (شاخه خارج کشور)، همزمان با فرارسيدن خردادماه و در آستانه سالگرد انتخابات رياست جمهوری و آغاز جنبش سبز بيانيه ای صادر نمود و در آن ضمن گراميداشت اعتراضات مدنی و پايداری مردم و دعوت به راهپيمايیِ بيست و دوم خرداد، به ادامه مسير جنبش سبز بدون خشونت و همراه با پايداری بيشتر تاکيد کرد. متن اين بيانيه به نقل از وبگاه امروز به شرح زير است:
------------------------------------
بسم الله الرحمن الرحيم
«والذين قالو ربنا الله ثم استقاموا»
ملت شريف و آگاه ايران!
خردادی ديگر فرا رسيده و مجددا حماسه های بيشمار شما را در اين ماه پر حادثه را در اذهان زنده کرده است. حماسه هايی چون قيام ضد استبدادی پانزدهم خرداد سال ۴٢ آزادی خرمشهر در سوم خرداد ۶۱، وانتخابات شکوهمند دوم خرداد ٧۶ تنها گوشه ای از مبارزات درخشان شما ملت بزرگوار در جهت نيل به استقلال و آزادی ميهن بوده است که هيچگاه فراموش نخواهد شد. و اما آخرين برگ زرين دفتر افتخارات شما در اين ماه، به حضور حماسی در انتخابات ٢٢خرداد ٨٨ باز می گردد که طی آن بار ديگر بر خواست تاريخی خود برای استبداد زدايی از عرصه حکومت پا فشرديد و صدای رسای خود را به گوش حاکمان رسانديد.
خروش شکوهمند شما در خرداد ٨٨ از آن جهت حائز اهميت می نمايد که تلاش هايی را که طی دو دهه گذشته در راه قبضه قدرت در انحصار گروهی معدود صورت گرفت، نقش بر آب کرد و سيمای حقيقی استبداد را برای همگان تمام عيار آشکار نمود.
جريانی با استفاده از تمامی امکانات کشور و با در دست داشتن کنترل تمام نهادهای انتصابی نهايت تلاش خود را کرد تا اصلاحات را به بن بست بکشاند. اين جريان قدرت طلب، ميخ نخست بر تابوت جمهوريت نظام را در انتخابات مجلس هفتم کوباند و عملا مجلسی را که می بايد «عصاره فضائل ملت» باشد به مجلسی گوش به فرمان و بله قربان گوی خود بدل کرد. حاکميت مستبد، برای جلوگيری از هرگونه تکرار حرکت اصلاحی قصد آن داشت که قوه مجريه را نيز به طور کامل در اختيار بگيرد و در نتيجه گام بعدی برای انتصاب فردی بی ريشه و گوش به فرمان در راس دولت را در سال ٨۴ برداشت و دولت نهم را با حمايت ها و دخالت های آشکار و نهان نهادهای امنيتی و اطلاعاتی بر سر کار آورد.
از ابتدای آغاز به کار دولت نهم، اجرای سياستهای انحصارطلبانه ی مورد نظر استبداد طلبان حاکم که در طول دوران سازندگی و اصلاحات مجال اجرايی شدن پيدا نمی کرد در دستور کار قرار گرفت. سياستهای تهاجمی و نابخردانه در عرصه بين المللی، تصميمات غيرواقع بينانه و بی منطق در زمينه مسائل هسته ای، بستن فضای داخلی و سرکوب سيستماتيک احزاب، مطبوعات، نهادهای مدنی و دانشگاهها، رفتارهای به شدت عوام فريبانه در عرصه اقتصادی که منجر به تورم لجام گسيخته و گرانی، بيکاری و کاهش توليد و قرار گرفتن نظام بانکی کشور تا مرز ورشکستگی و اتلاف صدهاميليارد دلار درآمدهای نفتی تنها گوشه ای از اثرات مخرب سياستهای اعمالی حاکمانی است که سرمست از انحصار و يکدست شدن حاکميت سياست و اقتصاد و فرهنگ اين کشور را عرصه تاخت و تاز خود قرار دادند.
دورانديشی و تحليل های حازمانه و همچنين هشدارهای تمامی عقلا، کارشناسان و دلسوزان انقلاب و کشور نسبت به ادامه روند فعلی و مسير آينده کشور در سالهای اخير به روشنی «پرتگاه سقوط و فروپاشی» را تبيين می نمود و بنا بر همين احساس خطر و حس مسووليت نسبت به آينده کشور و ملت اصلاح طلبان به روند وارد انتخابات شدند و مردم هم با توجه به تجربه چهار سال قبل و با مشاهده فجايع و ادامه اين وضعيت به دعوت اصلاح طلبان پاسخ مثبت دادند و برای نجات کشور و اصلاح امور و استيفای حقوق و آزادی های مشروع خود به صحنه آمدند. لذا اميد آن بود که با حضور گسترده مردم، حکومت مجالی برای تقلب تاثيرگذار در انتخابات نيابد؛ کما اينکه در دوم خرداد ۷۶ قصد داشت با کودتايی انتخاباتی نتيجه را به سود نامزد و جريان مورد حمايت خود تحريف کند، ولی رای ۲۰ ميليونی مردم به خاتمی جرات و ميدان چنين جسارتی را از حاکمان گرفت.
اما متاسفانه و با کمال تاثر، همگان شاهد بودند حکومتی که چهار سال طعم قدرت مطلقه را چشيده بود، به هيچ روی حاضر نشد به رای مردم گردن نهد و به جای عقب نشينی از مطالبات زياده خواهانه خود، يک گام بلند ديگر در جهت بسط استبداد برداشت و نقشه ی پيشين کودتای انتخاباتی را در بيست و دوم خرداد ٨٨ سازماندهی و پياده نمود.
در روزهای منتهی به انتخابات تمامی شواهد و قرائن حکايت از آن داشت که حکومت اهدافی ورای انتخاب مجدد احمدی نژاد در سر می پروراند. حمله به ستادهای انتخاباتی مهندس موسوی در روز انتخابات، دستگيری صدها فعال سياسی-مدنی که سابقه فعاليتهای انقلابی و مذهبی ايشان از سن احمدی نژاد بيشتر می نمود ساعاتی پس از پايان رأی گيری، اشغال روزنامه ها، اختلال در پايگاه ها و مجاری اطلاع رسانی به مردم و ممانعت از انتشار اخبار تقلبات و تخلفات انتخاباتی عملاً از کودتايی عريان عليه جمهوريت و مظاهر آن نظير انتخابات آزاد حکايت می کرد. کودتايی که در مسير حرکت به سمت نقض حقوق اساسی و آزادی های شهروندی ملت و ايجاد حکومتی استبدادی نقطه عطفی سرنوشت ساز به شمار می آمد. اما اشتباهات محاسباتی حکومت در دست کم گرفتن عزم راسخ و اراده عظيم شما ملت بزرگ در دستيابی به اهدافشان بود.
ملت شهيدپرور و آزاده ايران!
حضور حماسی شمادر ٢۵ خرداد ٨٨ و ايستادگی های پياپی پس از آن خواب آسوده را از حاکمان استبدادطلب و اذنابشان برگرفته است و خيال خام آنان در باز سازی مناسبات سلطانی در کشور و باز گشت به دوران سلطنت مطلقه را نقش بر آب کرده است. حضور بيش از ۳ ميليون شهروند ايرانی در تهران در اعتراض به دزديده شدن آرايشان توسط حکومت و ايستادگی های پس از آن اندک مشروعيت حاکمان را در پيش چشم حاميان داخلی و خارجی زدوده و ماهيت قانون گريز و ديکتاتور مآبانه آنها را بر همگان آشکار ساخته است.
در اين مسير سرکوب وحشيانه ی مسالمت آميز ترين مدنی ترين اعتراضات تاريخ کشورمان توسط بخشی از نيروهای سپاه و بسيج لکه ننگ ديگری بود که بر پيشانی حکومت نشست و بنيان سست آن را حتی در بين هواخواهانش متزلزل تر از هميشه نمود.
ملت هوشيار و صبور ايران!
جنبش سبز، زاييده ی حرکت مدنی و آگاهانه و به دور از خشونت شما مردم متمدن و با فرهنگ در راه دستيابی به آزادی و عدالت، حرکتی عميق و ريشه دار است که با سرکوب و خفقان و سانسور از بين رفتنی نيست. حکومتی که پس از بيست و دوم بهمن ٨٨ همچون کبک سر خود را در برف فرو برده بود و به خيال خود قدرت خود را واکسينه می پنداشت ناگاه با خيزش مجدد و عظيم شما در بيست و پنجم بهمن ٨٩ مواجه شد و سراسيمه به جای پيدا کردن ريشه مشکلات و بازگشت به عقلانيت، بار ديگر با تکيه بر اشتباهات گذشته اين بار در يک اقدام ناشيانه ی ديگر دست به دستگيری رهبران جنبش سبز زد.
ملت آگاه و مقاوم ايران!
نيک بدانيد که تمامی سرکوب ها و تنگناهايی که حکومت در عرصه های سياسی، اجتماعی و فرهنگی به وجود آورده تنها از ضعف مفرط در مواجهه با مخالفان بر می آيد.
آگاه باشيد که طی دو سال گذشته به علت برخوردهای سبعانه ی حاکميت با جوانان اين مرز و بوم و فجايعی چون کهريزک و کشتار سی خرداد و عاشورای ٨٨، بخش قابل ملاحظه ای از حاکميت دچار انفعال و اصطکاک شده است. صحبتهای غير مستقيمی که از افرادی چون فرمانده سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات مبنی بر ريزش در درون اين ارگان ها وجود دارد را بايد بسيار جدی تلقی کرد.تحليل اين شرايط و چشم انداز آينده نيازمند سخنی ديگر است و ما در روزهای آينده در اين باره با شما سخن خواهيم گفت.
ملت شريف ايران!
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی، به عنوان تشکلی که هزينه های بسياری را در راه جنبش آزاديخواهانه و سبز شما مردم پرداخته است و بسياری از اعضای ارشد آن نيز به اسارت حاکميت در آمده اند، بار ديگر شما را به صبر، استقامت و ادامه طريق در مسير متعالی و آزاديخواهانه ای که گام نهاده ايد فرا خوانده و از شما می خواهد با شرکت در راه پيمايی اعلام شده از سوی شورای هماهنگی سبز اميد در روز ٢٢خرداد اميد حاکمان استبداد طلب به امکان ادامه وضعيت موجود را به یأس تبديل کنيد. همچنين بر اين عقيده ايم که پافشاری بر خواسته های حداقلی جنبش سبز که در منشور سبز توسط آقای موسوی بيان شده است، تنها راه برون رفت از اين بن بست کنونی کشور می باشد ( و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا). ما هم چنين دلسوزانه و از سر خير خواهی به حکومت هشدار می دهيم که شهامت اعتراف به اشتباه را از خود نشان دهد و از لجاجت بيشتر در برابر خواست و اراده ملت دست بردارد.
در پايان از تمامی عقلای اصولگرا و دلسوزان واقعی نظام انتظار می رود به جای مدح و ثنای قدرت و پيشی گرفتن از يکديگر درتقرب به آن، پيش از آنکه بيشتر دير شود، دلسوزانه حاکمان را متقاعد به بازگشت از راه پر مخاطره و باطلی که در آن گام گذاشته اند کنند و اجازه ندهند ميراث انقلاب شکوهمند ۵٧ و ثمره خون شهيدان هزينه ی قدرت طلبی اقليتی کوچک شود که جز حفظ قدرت خويش هيچ شاخصی را برای اداره کشور مد نظر قرار نمی دهند.
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی
شاخه خارج از کشور
بيست و يکم خرداد









0 جعبه زیر فرم نظرات برای تبدیل فینگلیش به فارسی است:
ارسال یک نظر