مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمی دستغيب، در سخنرانی خود در پانزدهم تيرماه، ضمن تفسير آيات شصت و نهم تا هفتاد و پنجم سوره مبارکه غافر فرمودند: تکذيب قرآن خود بر دو شعبه است؛ يکی تکذيب لفظی قرآن و ديگری تکذيب عملی آن بدين معنی که انسان عملا به دستورات قرآن و احکام اسلام اعتنايی ندارد و با توجيهاتی که برای خود درست می کند، پا روی عمل به دستورات اين کتاب آسمانی می گذارد.
چرا علمای اعلام و مراجع عظام و بزرگان در مقابل این همه خلاف شرع و قانون سکوت می کنند؟! مگر این افراد مومن و متدینی که در زندانها هستند غیر از عمل به دستورات قرآن و سنت که چکیده اش قانون اساسی است چیز دیگری می خواهند؟! مگر این دو بزرگوار جناب آقای میر حسین موسوی و حجة الاسلام والمسلمین کروبی چه گناهی کرده اند که باید ماه ها در حبس یاشند و هیچ خبری از آنها در دسترس نباشد؟
ايشان ادامه داد: يکی از مصاديق کتاب هم ائمه اطهار (عليهم السلام) هستند. يعنی کسانيکه نسبت به اين حضرات ظلم کردند؛ يعنی مولا علی (ع) را خانه نشين کردند و خلافت ايشان را غصب کردند و ايشان و ائمه بعد از ايشان را به شهادت رساندند به زودی کيفر کردارشان را خواهند ديد که چگونه گردنهايشان با غُل و زنجير بسته می شود و در آتش دوزخ معذّب خواهند بود.
معظم له در ادامه با اشاره به خطرات رياست و شهرت خصوصا برای علما و بزرگان فرمودند: شرک ورزيدن به خدايتعالی يعنی اينکه انسان موثر را غير خدا بداند و به غير خدا دلبسته شود و اين مطلب بخصوص برای علما و بزرگان خيلی خطرناک است و پناه برخدا انسان را در سراشيبی سقوط قرار می دهد. رياست و شهرت باعث دور شدن انسان از مقصد اصلی که همان معرفت خدايتعالی است می شود؛ يک همچين اشخاصی چه بسا خود را اهل علم می دانند و خود را به عنوان مجتهد و مرجع مردم نيز معرفی می کنند اما در واقع چون به دنبال تهذيب درون و معرفت خدايتعالی نبودند و رياست و قدرت را دستاويز خود کردند، برای خدايتعالی شريک قائل شده اند.
ايشان ادامه داد: خيلی از اين خلفای عباسی نماز می خواندند و حتی امام جمعه هم بودند ولی مع ذلک در موقع خودش گروه گروه انسانهای بی گناه را به قتل رساندند و از هيچ جنايتی فروگذار نبودند و به توجيهات مختلف که ما امير المومنين هستيم و خليفه واجب الاطاعة، به مردم ظلم می کردند و راه طغيان و سرکشی را در پيش گرفتند و در عمل خود را همرديف خدايتعالی می دانستند و همه را ملزم به پيروی از دستورات خود می کردند؛ روز قيامت به يک همچين اشخاصی گفته می شود: اَينَ ما کُنتُم تُشرکُون: آن شريکان که برای خدا می پنداشتيد کجا هستند؟
معظم له در ادامه با اشاره به اين مطلب که افرادی هم که در دستگاه ظلمه هستند و فرمانبرداری می کنند و يا به نحوی ولو با سکوت خود، راضی به اعمال آنها هستند، فرمودند: وقتی حضرت امام سجاد(ع) را در غل و زنجير کردند، درست است که ظاهرا اين غُل و زنجيرها بر گردن حضرت است، اما باطنا اين غُل و زنجيرها دامنگير اين اشخاص ظالم است. يعنی گردن کسی که اين کار را کرده و همچنين کسانی که اين عمل را می بينند و دفاعی از حق نمی کنند. يک همچين اشخاصی معلوم هم نيست که موفق به توبه شوند.
اين عضو مجلس خبرگان در پايان عرائضشان ضمن اظهار تاسف از سکوت علما و بزرگان فرمودند: چرا علمای اعلام و مراجع عظام و بزرگان در مقابل اين همه خلاف شرع و قانون سکوت می کنند؟! مگر اين افراد مومن و متدينی که در زندانها هستند غير از عمل به دستورات قرآن و سنت که چکيده اش قانون اساسی است چيز ديگری می خواهند؟! مگر اين دو بزرگوار جناب آقای مير حسين موسوی و حجة الاسلام والمسلمين کروبی چه گناهی کرده اند که بايد ماه ها در حبس ياشند و هيچ خبری از آنها در دسترس نباشد؟ خوب اين دو بزرگوار زحمات زيادی را برای انقلاب کشيده اند و مورد نظر حضرت امام خمينی (ره) بودند. آقايان و علمايی که لباس پيغمبر بر تن داريد و عمامه به سر هستيد؛ اين سکوت شما يعنی رضايت به وضع موجود.
ايشان در ادامه با اشاره به نقش خطير مجلس خبرگان فرمودند:
از جمله کسانی که بايد صحبت کنند و فرياد دادخواهی مردم را به سمع بزرگان برسانند شما اعضای مجلس خبرگان رهبری هستيد که بايد نسبت به تخلفات صورت گرفته توسط زير مجموعه رهبری، از سپاه و بسيج و اطلاعات و صدا و سيما و... تذکر دهيد. غالب شما فقه و اصول خوانده ايد و لباس مقدس پيامبر(ص) را به تن کرده ايد و بعضی هم خود را مفسر قرآن می دانيد. چطور می شود که اطلاع از اين همه اعمال خلاف شرع و قانون داريد و آن وضع شکنجه های کذايی در زندانها به سمع مبارکتان می رسد و دم فرو بسته ايد؟! الله اکبر، اگر اطلاع داريم و حرف نمی زنيم وای بحالمان و اگر هم نمی دانيم باز هم وای بحالمان. نامه حضرت امام سجاد ع که به عالمی به نام زُهری می نويسد را بخوانيم و به خود بياييم. حضرت به يک همچين شخصی که اهل فقه است و محل رجوع مردم است به عنوان نصيحت و خيرخواهی می فرمايد:
خدا ما و تو را از فتنه ها نگه دارد و به تو از دوزخ ترحم کند، تو امروز به وضعی افتادی که سزاست هر که تو را بدان حال ببيند، برايت طلب رحمت کند. به تحقيق که بار نعمت خدا بدوش تو سنگين شده که به تو بدنی سالم و عمری دراز داده، حجت های خدا بر تو استوار است که قرآن را می دانی و فقه دينش را خوانده ای.
بعد در ادامه حضرت می فرمايند: بدان که کمترين کتمان حق و سبکترين باری که بر دوش داری اين است که به وحشت ظالم انس گرفتی و راه گمراهی را با نزديکی خودت به او و اجابت دعوت او برايش هموار کردی، وه چه می ترسم که فردای قيامت بهمراه خائنان گرفتار گناه خود باشی و از اينکه هر چه بگيری برای اعانت با ظلمه مسوول از آن باشی، تو مالی را گرفتی که از آن تو نيست از آن دستی که گرفتی و به کسی نزديک شدی که باحدی حق او را رد نکرده و تو هم با تقرب به او هيچ باطلی را رد نکردی، تو دوست داشتی کسی را که با خدا می جنگد، آيا چنان نيست که تو را دعوت کردند و قطبی ساختند برای چرخاندن ستم خود و تو را نردبان گمراهی خود نمودند. در دل عوام جای گرفتی و آنها به دور تو جمع شدند و از رای تو پيروی کردند، اگر چيزی را حلال دانستی، حلال دانستند و اگر حرام دانستی حرام دانستند.
معظم له ادامه داد:
اين بنده خدا آقای موسوی کار همه اعضای خبرگان را انجام داد، دور شدن حاکميت از قانون اساسی را تذکر داد و نسبت به عواقب هر گونه اقدام خلاف شرع و قانون به مسئولين هشدار داد مع ذلک اشان را در حصر کردند و هيچ يک از بزرگان هم اعتراضی نکردند. اين نوع برخوردها با کسانی که عمری را در همين دستگاه خودتان بوده اند صحيح نيست، خوب خودتان انقلاب کرديد و خودتان همراه امام بوديد و در دفاع مقدس از انقلاب دفاع کرديد و اين دو بزرگوار کمک کار شما بودند اما چون خواستار اجرای قانون اساسی و مطالبات بر حق مردم شدند، آمريکايی و اسرائيلی شدند؟! وظيفه شما اعضای خبرگان است که اين تخلفات صورت گرفته را به گوش رهبری برسانيد و تذکر دهيد نه اينکه با سکوت خود موجبات بدبينی مردم را فراهم کنيد.
در همين قضايای اخير مسجد قبا که سه نفر از طلاب ما را تبعيد کردند؛ يکی از دوستان ما برای دادخواهی خدمت يکی از علما رسيد و گفته بود: ما نمی خواهيم که از ما دفاع کنيد و حرف بزنيد ولی بدانيد که ما می خواهيم حجت را برای شما تمام کنيم و در پيشگاه خدايتعالی عذری نداشته باشيم؛ ما کسانی هستيم که آمديم با شوق و ذوق در اين لباس مقدس و درس خوانديم و چيز ياد گرفتيم و متوجه حق شديم، حال که به حق عمل کرديم اينطور با ما برخورد کردند. اين دوست ما گفت: اين عالم پس از شنيدن اين سخنان سرش را به زير انداخته بود و چيزی نگفت.
خوب شما که عالم هستی و عمری درس فقه و اصول خوانده ای اين سکوتت فايده ای ندارد و بايد صحبت کنيد و تذکر دهيد. سلام و صلوات خدا بر حضرت امام زين العابدين (ع). در عين حاليکه پدرش را به شهادت رساندند و اهل بيت پيامبر را به اسارت بردند ولی مع ذلک بر روی منبر می رود و حقايق را می فرمايد؛ مقصود اين است که آقايان به خود بيايند و اين سکوت خود را بشکنند.










0 جعبه زیر فرم نظرات برای تبدیل فینگلیش به فارسی است:
ارسال یک نظر