چرا با گوشه نشینی کوششهای فراوان مردم در این دو سال، که نه در این صد سال، را به باد میدهند؟ آیا مراجع فقط برای جمع کردن خمس و ذکات و وادار کردن مردم به تقلید بی پرسش خوبند؟ آیا مالی که این آقایان مراجع به نامهای گوناگون (خمس و ذکات و ...) از مردم میگیرند و بین دیگر شاگردان و هواخواهان خود تقسیم میکنند در حالی که نسبت به درد و رنج همین مردم بیتفاوت و تماشاچی هستند مالی حلال است؟ روحانیون مثلا مبارز هم اکنون با چه چیزی مبارزه میکنند؟ .... آیا شما مدیون این مردم و میرحسین موسوی و رهنورد و کروبی نیستید؟ آیا نمیتوانید برای آزادی رهبران سبز یک اقدام جمعی برپا کنید؟ آیا شما نمایندگان همان دینی نیستید که روزگاری چنین سیاه بر مردم آوار کرده است؟
خبرنگاران سبز/ نقد و نظر/ عرفان خیراندیش:آنان که در زندان نیستند و مردان/زنان سیاست (بازی؟) و دیانت (بازی؟) هستند برای زندانیان و جنبش سبز چه میکنند؟
نزدیک به یک سال است که از دربندی رهبران درستکردار سبز میگذرد و همه نگاهها به درستی به سوی آزادی آنهاست. اما یک پرسش همچنان ذهن مردمان خسته از زورگویی دینی و خفقان حکومتی جمهوری اسلامی را میآزارد: حال که مردان مرد در زندانند اینان که بیرونند و ادعای برادری با رهبران سبز و همراهی با جنبش سبز را دارند و از شناخته شدگان میدان سیاست (بازی؟) و دیانت (بازی؟) هستند در این میانه چرا سکوت مرگ و بیکنشی آنها را گرفته است و کسی کاری نمی:کند؟
چرا با گوشه نشینی کوششهای فراوان مردم در این دو سال، که نه در این صد سال، را به باد میدهند؟ آیا مراجع فقط برای جمع کردن خمس و ذکات و وادار کردن مردم به تقلید بی پرسش خوبند؟ آیا مالی که این آقایان مراجع به نامهای گوناگون (خمس و ذکات و ...) از مردم میگیرند و بین دیگر شاگردان و هواخواهان خود تقسیم میکنند در حالی که نسبت به درد و رنج همین مردم بیتفاوت و تماشاچی هستند مالی حلال است؟ روحانیون مثلا مبارز هم اکنون با چه چیزی مبارزه میکنند؟
آیات و آقایان روحانیون مبارز و مجمعیان قم و دیگران: موسوی اردبیلی، آملی، وحید خراسانی، صانعی، بیات، خاتمی، عبدالله نوری، یونسی، موسوی خوئنیها، سیدحسن خمینی، انصاریها، موسوی بجنوردی، موسوی تبریزی، فاضل میبدی، سراج الدین موسوی، ناظم زاده قمی، غفاری، ابطحی، حجتی کرمانی، دعایی، هادی خامنهای، اسماعیل شوشتری، محتشمیپور، امام جمارانی، موسوی لاری، منتجبنیا، کیان ارثی، رحمانی، نورمفیدی، سراجالدین موسوی، و ... آیا شما اندازه روحانیون رضاشاهی توان همگروهی و دادخواهی ندارید؟ آیا شما مدیون این مردم و میرحسین موسوی و رهنورد و کروبی نیستید؟ آیا نمیتوانید برای آزادی رهبران سبز یک اقدام جمعی برپا کنید؟ آیا شما نمایندگان همان دینی نیستید که روزگاری چنین سیاه بر مردم آوار کرده است؟
آقایان و خانمهایی که سالها وزیر و رییس بودهاند چه؟ آقای کرباسچی که همهجا همراه آقای کروبی بود کجاست؟ خانم کدیور کجاست؟ آقایان حزب مشارکتی که اکثر اعضای موثر شورای مرکزی از جمله دبیرکل و قائم مقام دبیرکل آن و سیزده عضو دیگر آن در زندانند برای آزادی آنها چه میکنند؟ آقایان بهشتی، معین، آقازاده، کلانتری، محلوجی، نعمتزاده، ترکان، غرضی، هاشمی طبا، سرحدی زاده، زالی، زنگنه، توفیقی، رحمتی، عارف، معتمدی، بیطرف، خالقی، خرازی، حاجی، حجتی، عبدالعلیزاده، ابتکار، مسجد جامعی، صفدر حسینی، محمد شریعتمداری، شمخانی، شریفزادگان، کمالی، پزشکیان، مظاهری، صوفی، جهانگیری، خرم، .... آیا این گروه بزرگ دارای هیچ وزن سیاسی و اجتماعی و مدیریتی نیست تا گوشهای از بار جنبش سبز را بگیرد و برای آزادی نخست وزیر و دوست خود بکوشند؟
وکلای ناپاسخگوی سابق و امروز چه؟ اقلیت حاضر در مجلس که اکثرشان هم الان رد صلاحیت شدهاند چه نتیجهای از سکوت مرگبار و سازش ذلتبار خود گرفتهاند؟ گذشتگانی که هم اکنون حقوق مادام العمر بابت نمایندگیشان میگیرند آیا هیچ دینی نسبت به همکاران زندانی و مردم خویش احساس نمیکنند تا با کاری گروهی آرامش گورستانی محلهی سیاست (بازان؟) را بر هم زنند و به مردم خویش امید دهند و همکاران و رهبران شجاع سبز را به مردم خویش باز گردانند؟ سیاهه این آقایان به تعداد هشت مجلس است اما باید نام برد و پرسید آقایان و خانمها کجایید؟ کجا پنهان شدهاید زمانی که مردم به شما نیاز دارند؟ آقایان و خانمها ناطق نوری، ابراهیم اصغر زاده، مرتضی الویری، بهزادیان، نجفقلی حبیبی، مرضیه حدیدچی دباغ، گوهرالشریعه دستغیب، عاتقه صدیقی (رجائی)، سید علی نقی خاموشی، عباس شیبانی، نجابت، نعمتزاده، اعلمی، افخمی، سهیلا جلودار زاده، مرعشی، حقیقتجو (که در خارج کشور است)، محمدرضا خاتمی، فاطمه راکعی، احمد شیرزاد، خباز، مهرانگیز مروتی، جمیله کدیور، پیرموذن (که البته هر از گاهی صدای اعتراضش مجلس مرده را به خود آورده)، دانش جعفری، نوروززاده، گرامی مقدم، ... و بسیاری دیگر عافیت گزیدهاند و چشم بر سختیها و دربندبودن دوستان خویش بستهاند و مردم را بینماینده رها کردهاند ولی حقوق مادامالعمرش را میگیرند.
این سیاهه اصلا کامل نیست و نامهای فراوان دیگری که مردم و تاریخ آنها را به مواخذه خواهند گرفت را شامل میشود. چه آنان که وزیر و وکیل بودند و چه آنانی که در سمتهای معاونت وزیری و مدیر کلی و استانداری سالها و سالها حقوقهای کلان گرفتند و بار خود بستند و اکنون بار مردم را زمین گذاشتهاند و این نوشته تنها یک تلنگر است. آیا گوش شنوایی هست؟
------------------------------------------
خبرنگاران سبز آمادگی دارد نوشته شما را در موافقت یا مخالفت با نوشته بالا منتشر کند.









0 جعبه زیر فرم نظرات برای تبدیل فینگلیش به فارسی است:
ارسال یک نظر