نکتهای عجیبی که در نوشته منسوب به ایشان به چشم میخورد گله ایشان مبنی بر این بود که چرا در این مدت که مورد خشم مردم بوده است کسی از دولتیان حالی از او نپرسیده است. آیا معنای ضمنی این حرف درخواست و انتظار پاداش بوده است؟ شاید؛ و البته چیزی نمیگذرد که گلهاش بیپاسخ نمیماند ... اکنون نوبت علیرضا افتخاری است که خود با موضعگیری کاملا شفاف انتخاب کند که آیا حمایت فارس و افرادی چون سجادی را طلب میکند یا بازگشت واقعی به آغوش ملت را.
خبرنگاران سبز/ نقد و نظر/ عرفان خیراندیش: پس از آنکه علیرضا افتخاری در مراسمی احمدینژاد گرم در آغوش کشید مهر او از دلهای آواز دوستان سبز رفت و گرمی آغوشش با احمدینژاد گرمی صدایش را گرفت. این به معنی محکوم کردن افتخاری نیست. افتخاری و هر کسی حق دارد موضع سیاسی و اجتماعی و فرهنگی داشته باشد همانطور که مردم هم حق دارند در باره اینکه چه خوانندهای محبوبشان است قضاوت و اظهار نظر کنند.
استاد محمدرضا شجریان نیز همان کاری را کرد که علیرضا افتخاری کرد: او هم موضع سیاسی گرفت. تفاوت این دو تنها در موضع آنهاست. هر دوی آنها (البته قصد مقایسه شان هنری این دو نیست که مسلما قابل مقایسه نیستند) بهایی پرداختند: یکی منفور کودتاچیان و قدرتمندان شد و دیگر مغضوب مردمان و دربندان. یکی برای دختران مردم که در کوچه و خیابان زیر باتوم کودتاچیان فریاد میکشیدند و یا به دست حرامیان مورد تجاوز قرار میگرفتند و بعد پیکر پاکشان سوخته میشد آواز خواند که تفنگت را زمین بگذار و دیگری برای ناسزایی به دختر خودش.
تو گویی افتخاری تمام آن قتلها و شکنجهها و دروغها و تقلبها که باعث به قدرت رسیدن احمدینژاد که اتفاقا همان کسی است که او گرم در آغوشش گرفته بود ندیده است. و البته تاریخ قضاوت خواهد کرد بجایی و روایی این قضاوتها را.
و البته خبر آمد که آقای افتخاری ظاهرا ابراز پشیمانی و تقاضای بخشش کرده است. خبری شنیدنی بود اما نکتهای عجیبی که در نوشته منسوب به ایشان به چشم میخورد گله ایشان مبنی بر این بود که چرا در این مدت که مورد خشم مردم بوده است کسی از دولتیان حالی از او نپرسیده است. آیا معنای ضمنی این حرف درخواست و انتظار پاداش بوده است؟ شاید؛ و البته چیزی نمیگذرد که گلهاش بیپاسخ نمیماند و فارس به نقل از دبير کل جامعه اسلامی کارمندان مینویسد: «نهادهای مسئول بايد دلايل هتاکی به عليرضا افتخاری را آسيبشناسی کرده و آن را پيگيری کنند. ... اين عمل هتاکان نشاندهنده بیفکری و بیفرهنگی آنها است که به هنرمند مورد احترام مردم، صرفأ به دليل احترام وی به رئيس جمهور کشورش بیاحترامی میکنند.
وی آنگاه با کنایه به استاد بزرگجایگاه شجریان و سینماگران سبز میگوید: «اين هتاکی در حالی صورت گرفت که شاهد هستيم عدهای به نام هنرمند و کارگردان برای خوشامد سران فتنه و بيگانگان فيلم و ترانه میسازند و در عين حال نيز از مسئولان کشور طلبکار هستند و حتی برخورد مناسب هم با آنها صورت نمیگيرد. .... آنها بعد از آن موضعگيریها و داشتن نماد سياسی در آن همايش از مسئولان نظام طلبکار شده و نظرات خاصی را درباره وزير فرهنگ که انسان متدين و متفکری است، مطرح کردند.
دبيرکل جامعه اسلامی کارمندان (سید کمالالدین سجادی) عنوان کرد: بیاحترامی نسبت به عليرضا افتخاری و خانواده وی بايد از طرف مراکز فرهنگی و نهادهای ذیربط آسيبشناسی شود که چرا پس از ادای احترام يک هنرمند به رئيس جمهور به او توهين میشود.
وی با دیگر با تاکید بر برخورد با سبزها در قالب هتاکان میگوید: «مراکزی مثل مجلس شورای اسلامی، کميسيونهای ذیربط آن و نيز شورای عالی انقلاب فرهنگی و مسئولان فرهنگ عمومی کشور بايد اين موضوع را آسيبشناسی کرده و بر همين اساس برخورد مناسب با هتاکانی که از سران فتنه و عوامل بيگانه خط میگيرند، انجام شود.»
پس از این وی خواستار گسترش آپارتاید هنری به تمام حوزههای هنر بخصوص سینما شد و گفت: «از کارگردانهايی که ارزشهای نظام را ناديده میگيرند نبايد حمايت کرد و هنرمندان و کارگردانهايی که در خط ارزشهای نظام و انقلاب بوده و برای آن اعتبارآفرينی میکنند بايد حمايت بيشتری شود. ... از هنرمندان غيرمتعهد و افرادی که خلاف شئونات کشور اعم از کارگردان و هنرپيشه عمل میکند نبايد حمايت شود بلکه بايد برخورد مناسب فرهنگی از طريق رسانهها صورت گيرد تا افکار عمومی در شناسايی هنرمندان متعهد و غيرمتعهد تنوير شود.»
اکنون نوبت علیرضا افتخاری است که خود با موضعگیری کاملا شفاف انتخاب کند که آیا حمایت افرادی چون سجادی را طلب میکند یا بازگشت واقعی به آغوش ملت را.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خبرنگاران سبز آمادگی دارد نوشته شما در موافقت یا مخالفت با نوشته بالا را منتشر کند









5 جعبه زیر فرم نظرات برای تبدیل فینگلیش به فارسی است:
دیگه این آقا چی کار باید بکنه که بگه آغوش قاتل ملت رو به مردم ترجیح میده ؟! ایشون خودش رو در حد خواننده ی دربار دیکتاتور پایین آورده. این انتخاب رو انجام داده ، هزینش رو هم میپردازه
افتخاری=دامبول السلطنه
افتخاری ، ملیجک دربار آخوندی که هراز گاهی برای خشنودی دیکتاتور صدائی از خود در میکند...
استادی و خوش قامتی برازنده هنرمند مردمی ،استاد، صدای مردم ایران محمد رضا شجریان میباشد.
کاری به نیت قلبی افتخاری در به آغوش کشیدن احمدی نژاد ندارم اما توهین به وی نیز شایسته نیست بهر حال ایشان نیز در ادایه موسیقی اصیل ایرانی سهم بسزایی داشته ما آدم ها چه زود همگان را فراموش ویکی را اسطوره میکنیم استاد ایرج که کسی رو بغل نکرده و مایل به حکومت هم نیست چرا او را فراموش و هیچگاه یادی از ایشان نمیکنیم و فقط به دنیال رسیدن به اهداف سیاسی خود از استاد شجریان داریم استفاده و از او استفاده ابزاری میکنیم اگه نیت صدای رسا و زیبا و مردمیست که استاد ایرج در آواز از شجریان غنی تر و قدیمی تراست همین آقای افتخاری کارهای دارد که کسی قادر به انکار ارزش موسقایی و هنری آن نیست چرا کاسه از آش داغ تر شده و نظر میدهیم آنهم یک طرفه و بدور از انصاف .
افتخاری بد شانس
ارسال یک نظر