۱۳۸۹ دی ۱۵, چهارشنبه

اقرار جنتی به تزیینی بودن رای ملت: نه اصلاح طلبان و نه رایشان

مجموعه حاکميت به نمايندگی و سخنگويی «احمدجنتی» طی سی سال گذشته برای از دست ندادن امتيازات و حفظ وضعيت و شرايط موجود، مجبور به دروغ‌گويی و تبليغ و تزيين مشروعيت‌دروغين مردمی بود، اما امروز ديگر آنها چيزی برای از دست دادن ندارند پس چه بهتر که دست به ريسک‌های دردسرساز و مخاطره‌آميز نزنند.
خبرنگاران سبز/ سیاست/ علی مصلحی: 
کمتر کسی باور می‌کرد هوشمندی بالای سياسی آقای «خاتمی» دراعلام پيش‌شرط‌های اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات آتی، پيش فرضی برای اجرای آخرين پرده‌ها از رسوايی اصولگرايان باشد. اما ذکاوت «خاتمی»، «احمدجنتی» را واداشت زودتر از موعد اعلام و اقرار کند که؛ نيازی به رای اصلاح‌طلبان نيست. و کدام ناظرآگاهی است که باور کند ايشان و ساير همفکرانشان کمترين ارزش و اعتباری برای رای و ارداه مردم قائل‌ بوده‌اند؟

صرف نظر از کميت وزن سياسی اصلاح‌طلبان، و بدون در نظر گرفتن بی‌اعتمادی شديد داخلی و بين‌المللی نسبت به متوليان پروسه انتخابات در ايران، حرف «احمدجنتی» بسيار قابل توجه است. اين حرف حديث نفس و حرف دل اصلی اصولگرايان است که برای اولين بار بايد «جنتی» را به دليل اين شهامت و شفافيت و صراحت‌نطر ستايش کرد.

اصولگرايان از ابتدای انقلاب هيچ ارزشی برای رای مردم قابل نبوده و همواره حضور و رای مردم را در حد نمايش و تزيين و تبليغ به نفع خود قبول داشته و چنانکه احتمال می‌دادند رای، اراده و خواست مردم، چيزی غير از خواست آنان باشد، با نمام ابزار و امکانات موجود و ممکن جلو تحقق اين اراده و خواست را می‌گرفتند.

نظارت استصوابی، دخالت مستقيم و غيرمستقيم در کار هيئت‌های اجرايی و مصادره به مطلوب نمودن آنها، رد صلاحيت گسترده داوطلبان با گرايش فکری متفاوت، و ... ابزارهايی بوده است که اصولگرايان و در راس آنها شورای‌نگهبان طی سی سال گذشته برای جلوگيری از تحقق رای و خواست مردم و يا تقليل اراده آنها بدان متوسل شده و پس از اخذ نتيجه مطلوب اما ناحق، دموکراتيک و مردمی‌بودن نظام را با تمام توان رسانه‌ای تبليغ نموده‌اند.

مگر آنکه اشتباه محاسباتی و پيش‌بينی‌ها اشتباه از آب در‌آيد، چنانکه در دوم خرداد ۷۶ اين اشتباه محاسبات اتفاق افتاد و نتيجه آن نشد که خواست و نظر آنان بود، آن شد که مردم می‌خواستند. مردم فراموش نکرده‌اند که اصولگرايان و به خصوص آقای «جنتی» دبير شورای نگهبان بارها و بارها، به اين اشتباه محسباتی اقرار، و اعلام نمودند که؛ اجازه تکرار اشتباه دوم خرداد را نخواهند داد. البته ايشان و اصولگرايان هيچگاه به صراحت اقرار نمی‌نمودند که نيازی به رای مردم ندارند. بلکه با خودقيم و ولی خواندن و صغير پنداشتن مردم اعلام می‌نمودند که، اجازه فريب خوردن مردم و سوءاستفاده از آنها را نخواهيم داد. همان کاری که -به زعم خودشان برای جلوگيری از فريب مردم- به گستردگی در انتخابات مجلس هفتم و رياست جمهوری نهم انجام داده و در کودتای انتخابانی‌ رياست‌جمهوری دهم با جعل و سرقت و تقلب و خيانت آشکار تکميل نمودند. و بلافاصله شور و شعور و حضور ستايش برانگيز مردم در پای صندوقهای رای رياست جمهوری دهم ، مصادره به مطلوب شده و تا کنون نيز از آن به حماسه ۴۰ ميليونی و بعنوان بيمه نظام و حاکميت و حجت مردمی بودنشان تبليغ شده است.

اما چه شده است که آقای دبير محترم شورای نگهبان، به اين نتيجه رسيده است که ديگر نيازی به اين بيمه و اين حماسه حضور و تزيين و تبليغ ندارد؟ ظاهرا و نه که ظاهرا بلکه قطعا مجموعه نظام به روشنی دريافته‌اند که پايگاه‌های مردمی‌شان عليرغم در اختيار داشتن تمام ابزارها و جايگاه‌های اختصاصی، و خرج کردن از کيسه دين، به شدت متزلزل شده و کيسه دين در اختيار و معرفی شده به شدت تهی و خالی از اعتبار شده و ديگر مستمسکی برای فريب و دل‌مشغولی مردم موجود نيست. در چنين شرايطی کم کم لازم است اعلام شود نيازی به رای مردم نيست. اما اين اعلام بايد به تدريج و طی پروسه خاصی صورت گيرد. نقطه شروع آن عدم نياز به حضور اصلاح‌طلبان است که در ابتدايی‌ترين تصور و با فرض قبول نتايج اعلام شده انتخابات رياست جمهوری دهم، دستکم ۱۳ ميليون رای را نمايندگی می‌کنند. ۱۳ ميليونی که طی سالهای گذشته بيشترين تلاش برای اخذ رای‌شان برای تبليغ و تزيين صورت‌ می‌‌گرفته است. اما همينکه مشروعيت مردمی نظام ديگر اينروزها نياز و مسئله حاکميت نيست و در شرايطی که اعتبار بين المللی حاکميت در مجامع رسمی و غير رسمی جهانی، طی چهار گذشته به شدت تنزل يافته، حاکميت نيازی به شارژ اعتبار دروغين گذشته نداشته و ترجيح داده است اين رای را نداشته باشد و در مقابل دردسر حضورشان را هم. و حالا بهتر است که در آخرين سنگرها با تمام احتياط لازم از آخرين لحظات عمرش دفاع نمايد. (اين چنانچه عرض کردم فرض کمترين شرايط ممکن است. در حالی که به شهادت رفتار حاکميت در جريان انتخابات دهم و تقلب آشکار در انتخابات و کودتای انتخاباتی بدون شک شرايط بسيار متفاوت از شرايط مفروض فوق است).

مجموعه حاکميت به نمايندگی و سخنگويی «احمدجنتی» طی سی سال گذشته برای از دست ندادن امتيازات و حفظ وضعيت و شرايط موجود، مجبور به دروغ‌گويی و تبليغ و تزيين مشروعيت‌دروغين مردمی بود، اما امروز ديگر آنها چيزی برای از دست دادن ندارند پس چه بهتر که دست به ريسک‌های دردسرساز و مخاطره‌آميز نزنند.

پيش شرط‌های آقای «خاتمی» در حکم حکايت جوانی بود که ماردش را برای فروش به بازار می‌برد و در مقابل اعتراض مردم اعلام می کرد؛ نگران نباشيد قيمتی می‌گويم که کسی نخرد.

پيش شرطهای «خاتمی» اگرچه در بازار اصلاح‌طلبان مورد توجه واقع نشد، امادر اردوگاه اصولگرايان، خام گويی و توهم خريدارن را به همراه داشت . اين هنوز از نتايج سحر است. 

0 جعبه زیر فرم نظرات برای تبدیل فینگلیش به فارسی است:

ارسال یک نظر

به جای «فینگلیش» نوشتن لطفا متن لاتین خود را در اینجا تبدیل به متن فارسی کنید و سپس آن را در جعبه نظرات قرار دهید و بفرستید. با سپاس.
 
باز طراحی کامل و کلیه‌ی حقوق:خبرنگاران سبز [تبدیل قالب:] Deluxe Templates --- [طراحی اولیه:] Masterplan --- [بهینه و فارسی شده:] مجتبی ستوده