۱۳۹۰ فروردین ۱۶, سه‌شنبه

سروده محتشمی پور: پدر در بند/ مادر در انفرادی ...

يک دختر تنها،
يک خانه خالی،
يک پدر دربند،
مادر در انفرادی،
يک خونه خاموش،
يک قصه غمگين،
ولی می‌آد از راه،
بهار آهنگين.

بهار مياد از راه،
خونه ميشه روشن،
يک شهر پر اميد،
پدر رها می‌شه؛
قفس می‌شه خالی،
همه جای خونه
پر می‌شه از خوشحالی.

شايد مادر بياد
تو جمع خوشحال‌ها،
تو جمعی که جمعه،
تو صبرکن حالا؛

يک دختر تنها،
پر از غرور و درد،
درد رو بريزش دور
هرگز نشو دلسرد؛
اين خونه خاموش،
فردا ميشه روشن.

می‌رسه روز امن
يک روز فرخنده،
پر از گل و لبخند؛
بيا بخند با من
به هرچی حصر و بند.
به نقل از تحول سبز

0 جعبه زیر فرم نظرات برای تبدیل فینگلیش به فارسی است:

ارسال یک نظر

به جای «فینگلیش» نوشتن لطفا متن لاتین خود را در اینجا تبدیل به متن فارسی کنید و سپس آن را در جعبه نظرات قرار دهید و بفرستید. با سپاس.
 
باز طراحی کامل و کلیه‌ی حقوق:خبرنگاران سبز [تبدیل قالب:] Deluxe Templates --- [طراحی اولیه:] Masterplan --- [بهینه و فارسی شده:] مجتبی ستوده