تقلب دوم تقلبی بود که به بين خودیها به رای آقا مجتبی مشهور شده بود و احتمالا زير نظر مجتبی خامنهای و وحيد حقانی و توسط سپاه انجام شده بود. دهای را نشانده بودند و تعرفه در اختيارشان گذاشته بودند و نوشته بودند که اگر اولی جواب نداد با اين کار را جلوببرند. ميزان رای آقا مجتبی ۱۰ تا ۱۲ ميليون برآورد شده است. اينها همان ارائی بود که در بازشماری آوردند وقتی قرار شد ده درصد آراء بصورت نمونه بازشماری شود، صندوقهای حاوی اينها را آوردند که خيالشان راحت باشد که همان ترکيب مورد نظر را دارد و آن برگ رایهای تا نخورده و يک خط و يک خودکارکه عکسهايش به بيرون درز کرد همينها بود.
خبرنگاران سبز/سیاست/ نقد و نظر:
رسم مافیا چنان است که وقتی يکی از اعضای به دستور پدرخوانده جنايتی را انجام می دهد، اسناد ومدارک مربوط به دستور رییس را مستند و پرونده میکند تا در صورت نیاز برعليه او استفاده کند؛ گاهی هم نشانی از رئيس را در صحنه جنايت باقی میگذارد و گوشه پرونده را به رئيس نشان میدهد تا رئيس بداند که شيشه عمرش در دستان زیردست اوست.
در داستان جمهوری اسلامی، سعيد امامی شاید کسی بود که ماهيت پدرخواندگان را نمیدانست که چنين پروندهای را برای قتلهای زنجيرهای نساخت و قربانی شد. اما پدرخوانده درنیافت که همیشه نمیتواند اين بازی را تکرار کند.
احمدی نژاد اما که به دستور پدرخوانده تقلب در انتخابات را سامان داد کاری کرد تا تمام رد پاهای پدر خوانده بماند. مثلا شاید بشود لو رفتن نامه (ظاهری؟) نامه وزارت کشور به رهبری که پيروزی ميرحسين موسوی را گزارش کردهبود در روزهای بعد از انتخابات را به چنین تلاشی نسبت داد.
دو جور تقلب درانتخابات صورت گرفت يکی تقلبات متداول که در انتخابات گذشته هم بود و خصوصا در انتخابات رياست جمهوری نهم احمدینژاد را به پيروزی رساند. بسيج کردن عدهای که شناسنامهشان مهر نخورد و از صبح تا شب بچرخند و در صندوقهای مختلف رای بدهند، خريد شناسنامه، دستکاری در صورتجلسات در شعب اخذ رای در آنجاها که ممکن است و امثال آن که سه تاپنج ميليون رای از آن در میآيد.
تقلب دوم تقلبی بود که به بين خودیها به رای آقا مجتبی مشهور شده بود و احتمالا زير نظر مجتبی خامنهای و وحيد حقانی و توسط سپاه انجام شده بود. دهای را نشانده بودند و تعرفه در اختيارشان گذاشته بودند و نوشته بودند که اگر اولی جواب نداد با اين کار را جلوببرند. ميزان رای آقا مجتبی ۱۰ تا ۱۲ ميليون برآورد شده است. اينها همان ارائی بود که در بازشماری آوردند وقتی قرار شد ده درصد آراء بصورت نمونه بازشماری شود، صندوقهای حاوی اينها را آوردند که خيالشان راحت باشد که همان ترکيب مورد نظر را دارد و آن برگ رایهای تا نخورده و يک خط و يک خودکارکه عکسهايش به بيرون درز کرد همينها بود. اما اينکه با آن همه کنترل و خفقان چگونه عکس اينها به بيرون درز کرد هم مسئلهای شایان توجه است.
اما دولت و وزارت کشور ابتکار عمل تقلب را از دست سپاه و همه گرفتند و با تقلب سوم و اصلی، کاررا تمام کردند. اصولا اعلام آراء بر مبنای صندوقهای حاوی تقلب اول و تقلب دوم نبود بلکه برمبنای طراحی نرمافزاری بود که به احتمال زياد از روسيه خريداری شده بود. اطلاعات پايه جمعيتی و ترکيب جمعيتی و صاحبان رای در مناطق مختلف کشور واطلاعات انتخاباتهای گذشته به اين نرمافزار داده شده بود و وظيفه نرمافزار اين بود که ترکيب بيش از ۶۰ درصد به نفع احمدینژاد حدود ۳۰ درصد به نفع موسوی و بقيه راهم برای دونفر ديگر و باطله بين مناطق و صندوقها توزيع کند. نتيجه باگهای نرمافزاراين بود که در بسياری از صندوقها تعداد آرا دقيقا سر راست و دارای دوصفر بود، دربسياری از موارد آراء باطله يا رای مهدی کروبی منفی بود و امثال آن.
احمدینژاد دستورپدرخوانده برای بيرون آمدن نام خودش از صندوق را اجرا کرد اما به اندازه کافی به قول معروف تابلو عمل کرد و به اندازه کافی ردپا باقی گذاشت. اينک پروندهی انتخابات يکی از مهمترين ابزارها و اهرمهای احمدینژاد بر عليه خامنهای است که ميتواند تهمانده حيثيت پدرخوانده را نابود کند.
در همین جهت، احمدینژاد هر از چند گاهی گوشهای از پرونده را نشان میدهد. مثلا، چند ماه پيش در حضور خود پدرخوانده اظهار داشته بود که در مورد انتخابات ترديدهائی داشته است اما آقا گفتند که ما مديريت کردهايم و شما جلو برويد و ما حرکت کرديم. و با اين عبارت پرونده انتخابات و مسئوليت تقلب را بدوش پدرخوانده انداخت. اخيرا نيز ظاهرا بعد از ماجرای مصلحی، در جمعی گفته است که آقا ميخواست که من رئيس جمهور شوم. (در اینجا بخوانید)
احمدینژاد با اين ابزارهاست که محکم در مقابل پدرخوانده ايستاد است و دردی شده است که نه قابل تحمل است و نه قابل دفع.
_____________________________
(نوشته بالا ایمیل رسیده به سردبیری است که با ویرایش خبرنگاران سبز منتشر میشود. خبرنگاران سبز آمادگی دارد مخالفت و یا موافقت شما با نوشته بالا را منتشر کند)
رسم مافیا چنان است که وقتی يکی از اعضای به دستور پدرخوانده جنايتی را انجام می دهد، اسناد ومدارک مربوط به دستور رییس را مستند و پرونده میکند تا در صورت نیاز برعليه او استفاده کند؛ گاهی هم نشانی از رئيس را در صحنه جنايت باقی میگذارد و گوشه پرونده را به رئيس نشان میدهد تا رئيس بداند که شيشه عمرش در دستان زیردست اوست. در داستان جمهوری اسلامی، سعيد امامی شاید کسی بود که ماهيت پدرخواندگان را نمیدانست که چنين پروندهای را برای قتلهای زنجيرهای نساخت و قربانی شد. اما پدرخوانده درنیافت که همیشه نمیتواند اين بازی را تکرار کند.
احمدی نژاد اما که به دستور پدرخوانده تقلب در انتخابات را سامان داد کاری کرد تا تمام رد پاهای پدر خوانده بماند. مثلا شاید بشود لو رفتن نامه (ظاهری؟) نامه وزارت کشور به رهبری که پيروزی ميرحسين موسوی را گزارش کردهبود در روزهای بعد از انتخابات را به چنین تلاشی نسبت داد.
دو جور تقلب درانتخابات صورت گرفت يکی تقلبات متداول که در انتخابات گذشته هم بود و خصوصا در انتخابات رياست جمهوری نهم احمدینژاد را به پيروزی رساند. بسيج کردن عدهای که شناسنامهشان مهر نخورد و از صبح تا شب بچرخند و در صندوقهای مختلف رای بدهند، خريد شناسنامه، دستکاری در صورتجلسات در شعب اخذ رای در آنجاها که ممکن است و امثال آن که سه تاپنج ميليون رای از آن در میآيد.
تقلب دوم تقلبی بود که به بين خودیها به رای آقا مجتبی مشهور شده بود و احتمالا زير نظر مجتبی خامنهای و وحيد حقانی و توسط سپاه انجام شده بود. دهای را نشانده بودند و تعرفه در اختيارشان گذاشته بودند و نوشته بودند که اگر اولی جواب نداد با اين کار را جلوببرند. ميزان رای آقا مجتبی ۱۰ تا ۱۲ ميليون برآورد شده است. اينها همان ارائی بود که در بازشماری آوردند وقتی قرار شد ده درصد آراء بصورت نمونه بازشماری شود، صندوقهای حاوی اينها را آوردند که خيالشان راحت باشد که همان ترکيب مورد نظر را دارد و آن برگ رایهای تا نخورده و يک خط و يک خودکارکه عکسهايش به بيرون درز کرد همينها بود. اما اينکه با آن همه کنترل و خفقان چگونه عکس اينها به بيرون درز کرد هم مسئلهای شایان توجه است.
اما دولت و وزارت کشور ابتکار عمل تقلب را از دست سپاه و همه گرفتند و با تقلب سوم و اصلی، کاررا تمام کردند. اصولا اعلام آراء بر مبنای صندوقهای حاوی تقلب اول و تقلب دوم نبود بلکه برمبنای طراحی نرمافزاری بود که به احتمال زياد از روسيه خريداری شده بود. اطلاعات پايه جمعيتی و ترکيب جمعيتی و صاحبان رای در مناطق مختلف کشور واطلاعات انتخاباتهای گذشته به اين نرمافزار داده شده بود و وظيفه نرمافزار اين بود که ترکيب بيش از ۶۰ درصد به نفع احمدینژاد حدود ۳۰ درصد به نفع موسوی و بقيه راهم برای دونفر ديگر و باطله بين مناطق و صندوقها توزيع کند. نتيجه باگهای نرمافزاراين بود که در بسياری از صندوقها تعداد آرا دقيقا سر راست و دارای دوصفر بود، دربسياری از موارد آراء باطله يا رای مهدی کروبی منفی بود و امثال آن.
احمدینژاد دستورپدرخوانده برای بيرون آمدن نام خودش از صندوق را اجرا کرد اما به اندازه کافی به قول معروف تابلو عمل کرد و به اندازه کافی ردپا باقی گذاشت. اينک پروندهی انتخابات يکی از مهمترين ابزارها و اهرمهای احمدینژاد بر عليه خامنهای است که ميتواند تهمانده حيثيت پدرخوانده را نابود کند.
در همین جهت، احمدینژاد هر از چند گاهی گوشهای از پرونده را نشان میدهد. مثلا، چند ماه پيش در حضور خود پدرخوانده اظهار داشته بود که در مورد انتخابات ترديدهائی داشته است اما آقا گفتند که ما مديريت کردهايم و شما جلو برويد و ما حرکت کرديم. و با اين عبارت پرونده انتخابات و مسئوليت تقلب را بدوش پدرخوانده انداخت. اخيرا نيز ظاهرا بعد از ماجرای مصلحی، در جمعی گفته است که آقا ميخواست که من رئيس جمهور شوم. (در اینجا بخوانید)
احمدینژاد با اين ابزارهاست که محکم در مقابل پدرخوانده ايستاد است و دردی شده است که نه قابل تحمل است و نه قابل دفع.
_____________________________
(نوشته بالا ایمیل رسیده به سردبیری است که با ویرایش خبرنگاران سبز منتشر میشود. خبرنگاران سبز آمادگی دارد مخالفت و یا موافقت شما با نوشته بالا را منتشر کند)









0 جعبه زیر فرم نظرات برای تبدیل فینگلیش به فارسی است:
ارسال یک نظر