۱۳۸۹ مرداد ۲۵, دوشنبه

اخراج ۱۲هزار نيروی متخصص نفتی و جایگزینی آنها با نظامیان

در حاليکه از يک سو افزايش ميانگين سنی افراد متخصص اين وزارتخانه به بالای ۵۲ و رسيدن موعد بازنشستگی آنها و از سوی ديگر گرايش نيروهای متخصص وجوان اين وزارتخانه به سمت شرکت های خارجی، به يکی از بحران ها و دل نگرانی های اصلی مديران نفتی و کارشناسان تبديل شده و ضروری است هر چه زودتر از ايجاد يک بحران جدی در صنعت نفت ايران جلوگيری کرد.
خبرنگاران سبز/ نفت و گاز:
 معاون  وزير نفت به صراحت از خروج ۱۲هزار نيروی متخصص نفتی سخن ميگويد. بهانه وی البته شبيه همان بهانه وزير علوم برای بازنشسته کردن اساتيد دانشگاهها است. اين در حالی است که اخبار از درون وزارت نفت حکايت از جايگزينی نيروهای سپاهی وبسيجی به جای نيروهای متخصص دارد. اين تحولات کمتر ديده وگزارش ميشود ولی خروج متخصصين نفتی از کشور واقعيتی است که ديگر پوشاندنی نيست.

مرد کليدی انتصابها، يک بازرگان
شخص کليدی اين روزهای وزارت نفت به غير از ميرکاظمی،  شخصی است به نام “سيدعليرضا مير محمد صادقی” که  معاون منابع انسانی  وزارت نفت است؛ اين مدير در حاليکه هيچ شناختی از بدنه نفت ندارد،  مهمترين مسووليت اش شناخت نيروهای فعال و متخصص و اداره امور منابع انسانی است. آن هم در حاليکه از يک سو افزايش ميانگين سنی افراد متخصص اين وزارتخانه به بالای ۵۲ و رسيدن موعد بازنشستگی آنها  و از سوی ديگر گرايش نيروهای متخصص  وجوان اين وزارتخانه به سمت شرکت های خارجی،  به يکی از بحران ها و دل نگرانی های اصلی مديران نفتی و کارشناسان تبديل شده و ضروری است هر چه زودتر از ايجاد يک بحران جدی در صنعت نفت ايران جلوگيری کرد.

خبر آن لاين در تحليلی از  حضور مير محمد صادقی در وزارت نفت نوشت: “به نظر می رسد استفاده از يک مدير بازرگانی در نفت،  آنهم در يک مديريت چنين کليدی بر اين بحران دامن بيشتری خواهد زد  چرا که پيش از اينها نيز ثابت شده که نفت يک بدنه کاملا تخصصی است که برای شناخت آن،  در بهترين حالت يکسال زمان نياز است. بنابراين حضور يک مدير بازرگانی آنهم با نگاه تجاری در يکی از کليدی ترين بخش های اين وزارتخانه که نياز به نگاه کاملا تخصصی دارد می تواند بر بحران های موجود دامن بزند. اين مدير بازرگانی در حال حاضر مشاور وزير در امور سازماندهی و معاون وزير در امور منابع انسانی است که بر اساس تشريح وظايف وی در احکام جداگانه شناسايی جوانان و نخبگان مومن و با نشاط صنعت نفت مورد تاکيد قرار گرفته است که البته وزير نفت نيز در اين حکم ها بر استفاده از نيروی های معرفی شونده از سوی اين معاونت در بخش های مختلف نفت تاکيد کرده است.”

حالا “آنطور که از درون وزارت نفت گزارش شده است اين روزها نگرانی از انتخاب نيروهای فعال و متخصص توسط يک غير نفتی به صورت يکی از بحران های اصلی مديران و متخصصين نفتی درآمده است. برخی از مديران نفتی در گفت گو با خبرآنلاين تاکيد دارند در شرايطی که يک مشاور از نفت هيچ گونه شناختی ندارد و نمی تواند فرد متخصص و غير متخصص در اين حوزه را از هم تشخيص بدهد چرا بايد انتخاب نيروهای مستعد در اين وزارتخانه و زير مجموعه هايش به او سپرده شود؟”

مير محمد صادقی، خود در گفت گو با خبر آن لاين نسبت به انتقادهای نفتی ها از انتصاب وی ميگويد: “به هر حال وزير اينگونه تشخيص داده و ما هم سعی داريم در جهت سازماندهی هر چه بيشتر منابع انسانی در نفت قدم برداريم.”
وی در عين حال از واقعيت های امروز نفت در ايران اينگونه پرده بر ميدارد: “دستمزد کارکنان ديگر کشورها در سکوهای نفتی و دکل های حفاری بين ۷ تا ۱۰ برابر حقوقی است که ما به کارشناسان فعال بر سکوهای خود می دهيم.”

حقايقی که معاون قبلی گفت وبرکنار شد
اين در حالی است که سيف الله جشن ساز،  معاون برکنار شده ميرکاظمی چند روز قبل از برکناری اش در ارديبهشت ماه گفته بود: “کارکنان صنعت نفت در سال های پس از انقلاب با پشت سر گذاشتن فراز و فرودهای بسيار،  از قطع يک لحظه ای صادرات نفت ايران جلوگيری کرده اند ودر حال حاضر صنعت نفت در دنيا يک بازار رقابتی بوده که بايد با بازارهای مختلف دنيا رقابت کند و نرخ نيروی کار در اين صنعت در تمامی بازارهای دنيا مشخص شده است… هم اکنون ما در سطح صنعت نفت مديريت و بهره برداری ۲۰ حلقه چاه را به يک مهندس متخصص واگذار می کنيم که متوسط ارزش مادی اين چاه ها حدود ۲۰۰ ميليون دلار است… اما حقوقی که ماهانه به اين مهندس تعلق می گيرد،  صدها برابر کمتر از ارزش کاری است که انجام می دهد…. اگر وضعيت نظام حقوقی و دريافت کارکنان صنعت نفت به همين روال موجود ادامه يابد،  احتمال خروج برخی از اين کارکنان به خارج از کشور وجود دارد.”

اما دغدغه مير محمد صادقی با جشن ساز کمی متفاوت است وی به خبران لاين ميگويد: “ميانگين سنی مديران و کارکنان نفتی در حال حاضر بين ۵۵ تا ۵۹ سال است در حاليکه افراد در ۶۰ سالگی بازنشسته می شوند. در حال حاضر ۷۸۸ نفر در نفت کار می کنند که سنی بالای ۶۰ سال دارند و حدود ۱۱ هزار و ۵۰۰ نفر هم بين ۵۵ تا ۶۰ سال هستند. بنابراين طی ۵ سال آينده بايد منتظر خروج بيش از ۱۲ هزار نفر از کارکنان صنعت نفت باشيم که تعدادی از اين افراد قطعا از پست های مديريتی بازنشسته می شوند. براين اساس بايد افرادی در صنعت نفت باشند که بتوانند جايگزين اين افراد بشوند.”

مديرانی  که خس وخاشاک بودند
احمدی نژاد روز ۲۴ خرداد ۸۸ در حالی که نتايج نهايی انتخابات نيز اعلام نشده بود در جريان “جشن پيروزی” که وی و دوستانش در ميدان ولی عصر تهران برگزار کردند،  علاوه بر آنکه در اهانتی آشکار،  مردم و رقبای انتخاباتی خود را “خس و خاشاک” ناميد،  وعده انتقام از مديران نا همسو با خود را هم داد و گفت: “يکی از بزرگ ترين اشتباهات دولت نهم اين بود که برخی از دوستان شما را در دولت نگه داشت و آنها به ما ضربه زده اند،  اما مطمئن باشد که در دولت بعدی ديگر از اين اشتباهات تکرار نمی شود و ديگر دوستان شما جايی در اين دولت نخواهند داشت.”

کمتر از يک هفته بعد دور جديد برکناری ها در وزات نفت آغاز شد؛ اکبر ترکان اولين کسی بود که از معاونت وزارت نفت برکنار شد،  و پس از وی اصغر رفيعی (مديرعامل شرکت حفاری شمال) سيدجليل رضوی(مدير منطقه ويژه اقتصادی انرژی پارس) برکنار شدند. اندکی بعد مهدی کرباسيان رئيس هيات صندوق بازنشستگی صنعت نفت نيز برکنار شدند تا سيف الله جشن ساز از مديران همسو و نزديک به احمدی نژاد جايگزين او شود و پس از آن عليرضا علی احمدی از دوستان احمدی نژاد به مديرعاملی اين صندوق رسيد؛ اما او هم بعد از مدتی برکنار شد. پس از آن هم مسعود سلطانپور در اسفند ۸۸ عضو شورای مرکزی انصار حزب الله وجميعت ايثارگران نيز از شرکت تاسيسات دريايی کنار گذاشته شد. در محافل غير رسمی شنيده شد که علت اين کار نزديکی سلطانپور به مهدی هاشمی وديدار آنها در دبی بوده است.

در ابتدای شروع به کار دولت دهم، نمايندگان ميگفتند فهرستی از ۱۵۰ تن از مديران وزارت نفت از سوی ميرکاظمی و همکارانش آماده شده که در دو موج برکناری يکی تا اسفند ۸۸ و ديگری تا اواخر ارديبهشت ۸۹ از مديريت اين وزارتخانه برکنار خواهند شد، که شدند. نمونه کنار گذاشتن سلطانپور در اسفند ماه وجشن ساز در ارديبشهت، ولی اکنون آقای  صادقی با صراحت تمام از جابه جايی دوازده هزار نفر نيرو و مدير نفتی سخن ميگويد.
البته مسعود ميرکاظمی در مقام پاسخگويی به اعتراض نمايندگان مجلس،  همان زمان اين برکناری های گسترده را تکذيب کرد و خبر داد که به نمايندگان گفته: “همان طور که کمترين تغييرات مديريتی را در وزارت بازرگانی داشتم،  کمترين تغييرات مديريتی را در وزارت نفت نيز خواهم داشت.”

مبارزه با مافيا يا کنار گذاشتن منتقدين
در دوره هر يک  از وزرای نفتی احمدی نژاد،  بسياری از مديران نفتی برای تحقق شعارهای سياسی وی عليه مافيای نفتی از سمت های خود برکنار شدند اما احمدی نژاد،  برخلاف وعده اش مبنی بر معرفی و مجازات مافيای نفت،  عمل نکرد. محمدرضا نعمت زاده،  قديمی ترين وزير جمهوری اسلامی که از کابينه رجائی سمت های وزارت کار و اقتصاد را به عهده داشت و از وی به عنوان يکی از احيا کنندگان صنعت پتروشيمی در ايران نامبرده می شود،  در ارديبهشت سال ۸۸ به دنبال انجام مصاحبه ای با روزنامه اعتماد از سمت خود برکنار شد. وی در آن مصاحبه با تاکيد براينکه احمدی نژاد و دولتش ۱۸۰ درجه با محمدعلی رجايی تفاوت دارند گفته بود: “من معتقدم اگر همه مردم از آقای ميرحسين موسوی حمايت کنند آن تغييراتی را که مدنظر همه جوان‌ها ‌و افراد باتجربه است ايشان می‌توانند به وجود بياورند. آقای ميرحسين موسوی متدين و متواضع است و اعتقاد به مشورت و نظرخواهی که در حال حاضر کم است،  دارند. متاسفانه در حال حاضر شورای منتخب آقای رئيس جمهور تصميمی می‌گيرد؛ حال به هر دليلی آقای احمدی نژاد يک دستور ديگر می‌دهد و همه چيز عوض می‌شود. اين گونه رفتار تاکنون در هيچ دولتی نبوده است.”

در آخرين روز بهار سال ۸۸ و در جريان اعتراضات گسترده به تقلب انتخاباتی جناح حاکم هم،  وزير نفت با انتصاب مديری جديد،  اکبر ترکان معاون برنامه ريزی و نظارت هيدروکربوری وزارت نفت را از سمتش برکنار کرد. اکبر ترکان در جريان انتخابات،  آمارهای ارائه شده از سوی محمود احمدی نژاد را تکذيب کرده و گفته بود: “من به عنوان معاون برنامه ريزی وزارت نفت اعلام می کنم که آنچه درباره آمارهای نفت عنوان شده است،  دقيق نبوده و غيرواقعی است.”

وی همچنين به آمارهای مورد ادعای احمدی نژاد واکنش نشان داد و آمار های واقعی مربوط به آنچه در پارس جنوبی،  پالايشگاه گاز پارسيان و همچنين مجتمع های پتروشيمی در جريان بود را در اختيار رسانه ها قرار داد و گفت: “نبايد با تغيير و جابه جايی مديران از حقايق کم کرد.”

در عوض کاظم وزيری هامانه در مهرماه سال ۸۸ نزديک به دو سال بعد از برکناريش از وزارت نفت فاش کرد که از سوی احمدی نژاد برای برکناری تعداد بيشتری از مديران وزارت نفت تحت فشار بوده و درنهايت به همين خاطر از وزارت نفت برکنار شده است. به گزارش همشهری در شهريور ۸۶وزيری هامانه گفت: “مشکل احمدی نژاد با نحوه مديريتم بود،  چرا که معتقد بود تغييرات مديريتی بايد هر چه زودتر انجام شود. در حالی که من ۳۰ سال در نفت بودم و اين مسئله را درک کرده بودم که تغيير شتاب زده مديريتی در نفت تنها منافع کشور را دچار مشکل می‌کند. بايد تأکيد کنم من با تغيير مديريتی در نفت مخالف نبودم اما با تغيير شتاب زده هنوزم مخالفم. اما متأسفانه ايشان برای تغيير مديريت در نفت به شدت فشار می‌آوردند در حالی که من اين امر را به صلاح کشور در آن شرايط نمی‌دانستم.”

وی همچنين فاش کرد که از سوی احمدی نژاد تحت فشار بود تا پس از برکناری مديران با تجربه وزارت نفت،  چهره های سياسی يا افراد مورد نظر او را به عنوان مديران وزارت نفت منصوب کند. وزيری هامانه به صراحت گفت به دليل مخالفت با اين اقدامات و از جمله انتصاب علی کردان به عنوان قائم مقام وزارت نفت از سمتش برکنار شده درحالی که: “با تحقيقاتی که در مورد اين شخص انجام داده بودم اين مسئله را به صلاح منافع کشور نمی‌دانستم.”
روزآنلاین - اردلان صيامی

0 جعبه زیر فرم نظرات برای تبدیل فینگلیش به فارسی است:

ارسال یک نظر

به جای «فینگلیش» نوشتن لطفا متن لاتین خود را در اینجا تبدیل به متن فارسی کنید و سپس آن را در جعبه نظرات قرار دهید و بفرستید. با سپاس.
 
باز طراحی کامل و کلیه‌ی حقوق:خبرنگاران سبز [تبدیل قالب:] Deluxe Templates --- [طراحی اولیه:] Masterplan --- [بهینه و فارسی شده:] مجتبی ستوده