«آنچه اين روزها اين قصه را رنگ و لعابی ديگر بخشيده که متفاوتتر از ساير قصهها گرديده، غلظتی است بيمارگونه از جنس دروغ، فريب و ريا. تاريخ اين روزهای اين مرز و بوم مشحون شده از دروغ و نيرنگ فريب و دو رويی، بايد راهی يافت برای منجلابی که در حال ساخته شدن است آرام آرام و با دقت برای فرداها.»
هميشه قصه از يک جايی شروع میشود. يک جای کوچک و به مرور به درازا کشيده میشود. قصهی سياست اين مرز و بوم هم همچون تمام سرزمينهای ديرو و دور به مرور زمان کامل و کاملتر میشود. اما آنچه اين روزها اين قصه را رنگ و لعابی ديگر بخشيده که کمی متفاوت تر از ساير قصهها گرديده، غلظت بيمارگونهی رنگ دروغ و رياست. رنگی که آنچنان غليظ و کشدار شده است که حتی انکارش را هم سخت کرده است. آنچنان لزج و محکم مینشيند روی حقايق و پوشش می دهد به آنها که کم کم، حقيقتی که زيرش پنهان شده هم از يادها میرود و اينگونه میشود که عصاره دروغ و نيرنگ نفوذ میکند به عمق تمام حقايق و ديری نمیپايد که گرد تزوير روحها را نيز تسخير میکند و چيزی از صداقت و راستی و يکرنگی باقی نمی ماند.
تاريخ اين روزهای اين مرز و بوم مشحون شده از دروغ و نيرنگ. تزوير و ريا. فريب و دو رويی، بايد راهی يافت برای منجلابی که در حال ساخته شدن است آرام آرام و با دقت برای فرداها.
به راستی چه شده که مملکتی که مدعی مملکتی دينی و مذهبی است، باورهای دينی قوانين و مقررات و نظامات حقوقی و سياسی و اجتماعی آن را تعريف و تفسير میکنند و مکارم اخلاقی از بزرگترين موکدات دين ايشان است اينگونه از سطوح بالا و در حد رياست جمهوری به عوامفريبی رو میآورد و آنقدر در اين راستا میتازانند که کم کم دارد زشتی دروغ، رخ میبازد و به هيچ گفتاری نه میشود اطمينان کرد و نه توقع راستی از هيچ کجا باقی مانده است؟
به راستی به کدام سمت و سو در حرکت است چنين مملکتی که اينگونه با پشتکاری باور نکردنی، برای عادی شدن دروغ و نيرنگ، تلاش میشود؟ دروغهايی که امروز سر از رسانه ها بيرون میريزند و روز بعدش يا تکذيب میشوند و يا آنچنان بر، برحق بودن آنها سماجت و پافشاری میشود که هر عاقلی را به ترديد وا میدارد.
از تاثير کوتاه مدت و آنی مساله که بگذريم، آنچه نگران کننده و دردناک است، تاريخ نگاری اين روزها بر اساس اين توهمات و دروغهايی که به جامعه تزريق میشود. و آنچه از آن مهمتر است، فنای اعتبار و اعتماد انسانها به تاريخی است که در کتب و روزنامهها رد آنرا میگيرند و برای بررسیهای خود به آن اعتماد و اکتفا میکنند.
مروری بر اين روزها و دروغ و فريبی که به خورد مردم داده میشود، ترديد بزرگی نسبت به تاريخی که تا هزار هزارسال به عقب میرود و برايمان روايت میشود در هر فرد ذیشعوری ايجاد میشود. آخر مگر میشود اينطور حقايق جلوی چشمان انسان وارونه شوند و دگرگون نمايانده شوند و به عادی ترين شکل ممکن به مردم ارائه شود و با اقتدار از آن دفاع شود و باز بتوان به خروار خروار تاريخی که فقط بر اثر نوشتههايی پراکنده و ضد و نقيض به آن ايمان آوردهايم، باور داشت؟
اين نگرانی را کجا بايد پنهان کرد يا سامان دارد از اينکه نسلهای بعد، چطور به حقايق اين روزها دست خواهند يافت و در اين تزوير بازار بزرگی که ساخته شده است، چگونه قادر خواهند بود واقعيت را از غيرواقع تشخيص دهند و آن را غربال کنند و از دل اين روزها به آنچه حقيقت داشته دست پيدا کنند؟










3 جعبه زیر فرم نظرات برای تبدیل فینگلیش به فارسی است:
اینا واسه دروغ حرمت نذاشتن که
حیف پینوکیو
salam lotfan in ahango balatarin link konid ,
name in ahang sang dar dastane man hastesh az everlast ,
http://www.youtube.com/watch?v=dO8y_fPRbBc&feature=channel
inam linke ahang
ارسال یک نظر