خبرنگاران سبز/ تفسير خبر در تاكسى/آقاى خاكسترى:
آقاى خاكسترى راننده تاكسى با تنها مسافر تاكسى گرم بحث اقتصادى بود كه دو نفر ديگر به مقصد مستقيم دست تكان دادند و پس از سوار كردن آنها به بحث ادامه داد:
- آقاى خاكسترى: تا همين چند سال پيش وقتي مىخواستى بگى يه غذاى ارزان و مستضعفى دارى، مىگفتى نون و پنيرى با هم مىخوريم. الان دو تا نون و سيصد گرم پنير و چهار تا دونه گوجه ميكنه به قاعده هفت هشت هزار چوق.
مسافر صندلى جلويى ادامه داد: چلو مرغ و كبابم آرزوست.
آقاى خاكسترى فورى جواب داد: مرغ؟ دو روز ديگه كه يارانه ها را بردارند، تخمشم نميتونى بخورى.
بعد به سرعت نگاهى به صندلى عقب انداخت كه ببيند مسافر خانم نداشته باشد.
مسافر صندلى جلو گفت: ميگن استان گلستان، نان دو برابر شده. از همين امروز يارانه هاى نان را از گلستان برداشتن.
آقاى خاكسترى در حالى كه سعى مىكرد از ماشين جلويى سبقت بگيرد پرسيد: واسه چي حالا از اونجا شروع كردن؟ قانون مگه مال همه نيست؟
مسافر صندلى پشتى كه از وقتى سوار شده بود به بحث آن دو گوش مىكرد پاسخ داد: هدفشان گرفتن آستانه تحمل مردمه. اول يك نقطه را گران مىكنند و خبر آن در همه كشور پخش مىشود. هم ذهنها آماده مىشود و هم دولت ارزيابى مىكند كه مردم چقدر مقاومت مىكنند. اگر سروصدا شد، مىگويند آن استان اشتباه كرده و اگر خبرى نشد به كل كشور تعميم مىدهند.
اگر آقاى صندلى جلويى نمىخواست ميدان قيام پياده شود، بحث همچنان ادامه پيدا مىكرد.
آقاى خاكسترى راننده تاكسى با تنها مسافر تاكسى گرم بحث اقتصادى بود كه دو نفر ديگر به مقصد مستقيم دست تكان دادند و پس از سوار كردن آنها به بحث ادامه داد:
- آقاى خاكسترى: تا همين چند سال پيش وقتي مىخواستى بگى يه غذاى ارزان و مستضعفى دارى، مىگفتى نون و پنيرى با هم مىخوريم. الان دو تا نون و سيصد گرم پنير و چهار تا دونه گوجه ميكنه به قاعده هفت هشت هزار چوق.
مسافر صندلى جلويى ادامه داد: چلو مرغ و كبابم آرزوست.
آقاى خاكسترى فورى جواب داد: مرغ؟ دو روز ديگه كه يارانه ها را بردارند، تخمشم نميتونى بخورى.
بعد به سرعت نگاهى به صندلى عقب انداخت كه ببيند مسافر خانم نداشته باشد.
مسافر صندلى جلو گفت: ميگن استان گلستان، نان دو برابر شده. از همين امروز يارانه هاى نان را از گلستان برداشتن.
آقاى خاكسترى در حالى كه سعى مىكرد از ماشين جلويى سبقت بگيرد پرسيد: واسه چي حالا از اونجا شروع كردن؟ قانون مگه مال همه نيست؟
مسافر صندلى پشتى كه از وقتى سوار شده بود به بحث آن دو گوش مىكرد پاسخ داد: هدفشان گرفتن آستانه تحمل مردمه. اول يك نقطه را گران مىكنند و خبر آن در همه كشور پخش مىشود. هم ذهنها آماده مىشود و هم دولت ارزيابى مىكند كه مردم چقدر مقاومت مىكنند. اگر سروصدا شد، مىگويند آن استان اشتباه كرده و اگر خبرى نشد به كل كشور تعميم مىدهند.
اگر آقاى صندلى جلويى نمىخواست ميدان قيام پياده شود، بحث همچنان ادامه پيدا مىكرد.
از این پس میتوانید هر روز تفسير خبر در تاكسى را در خبرنگاران سبز پيگيرى کنید










0 جعبه زیر فرم نظرات برای تبدیل فینگلیش به فارسی است:
ارسال یک نظر